سجاد حاجیان·۲ سال پیشبازگشت (قسمت سوم)| داستاناز آن اول صبح معلوم بود که امروز یک روز معمولی نیست. اگرچه مثل همیشه بردهها مثل مورچهی بار به دوش در رفت و آمد بودند و آفتاب هم مثل همیشه…