خواب ظهر·۱ سال پیشیارنجواهای بی سر وته ذهن! در اول صبح شروع به نمایان شدن می کردند.من اما تار موی زیبایش را که دور انگشتانم حلقه زده بود! وانگهی دیدم. چه ذوق شی…