آنیتا·۴ سال پیشتو نیستی...هواسنگین شد.احساس خفگی کردم؛مانندوقتی که مرا محکم به سینه ات می فشردی و من به سرفه می افتادم!دیشب بال پروانه ای را کَندم؛درخواب.وقتی می دوی…