آنیتا آنیتا ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه تقدیم به دوستان ویرگولی تقدیم به دوستان به خصوص : ٱذرخݰ⦕⦖ عـزےزےاستاد پرورش گل و گیاه ،به خاطر... آنیتا ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه راپانزل خورشید گرم بود. زمین سرد بود .خورشید عاشق زمینِ سرد شد. پرتو یی به زمی... آنیتا ۳ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه برای آذر آذر زنی با چشمان آبی بود. ترکیب ِ صورتی منحصر به فرد داشت. شاهکاری بی... آنیتا ۴ هفته پیش - خواندن ۲ دقیقه نامرئی نامرئیداستان کوتاه نامرئی میان ِخانواده اش زندگی می کند اما آنها را نم... آنیتا در امتحانش کُن! ۴ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه امتحانش کن! درد ما را در جهان، درمان مبادابی شما مرگ بادا بی شما و جان مبادا بی شم... آنیتا ۲ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه از کلمه هایتان متنفرم! از کلماتتان متنفرم! تنم رالمس نکن انگشتانت خواهد سوخت؛"باکره" گی ام... آنیتا ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه خونِ انار اناری شکستم. خونش بر دستانم ریخت، خون انار گردن توست من تمام پاییزم؛... آنیتا ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه چهلمین نامه موهایم را بافتم.موهایم را بافتم. مدتی است به رنگ شب است ؛آخراز وقتی تو... آنیتا ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه آبیِ دوردست ِمن آبی دوردستدیشب در جنگلی گم شدم، خش خش برگها را زیر کفش هایم گوش کردم .... آنیتا ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه حالا که کرونا تموم شده دلم می خواد.. قول داده بودی شب تولدت خانه باشی.داشتم برای سورپرایزکردن تو آماده می ش... ‹ 1 2 3 ›
آنیتا ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه تقدیم به دوستان ویرگولی تقدیم به دوستان به خصوص : ٱذرخݰ⦕⦖ عـزےزےاستاد پرورش گل و گیاه ،به خاطر...
آنیتا ۲ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه راپانزل خورشید گرم بود. زمین سرد بود .خورشید عاشق زمینِ سرد شد. پرتو یی به زمی...
آنیتا ۳ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه برای آذر آذر زنی با چشمان آبی بود. ترکیب ِ صورتی منحصر به فرد داشت. شاهکاری بی...
آنیتا ۴ هفته پیش - خواندن ۲ دقیقه نامرئی نامرئیداستان کوتاه نامرئی میان ِخانواده اش زندگی می کند اما آنها را نم...
آنیتا در امتحانش کُن! ۴ هفته پیش - خواندن ۱ دقیقه امتحانش کن! درد ما را در جهان، درمان مبادابی شما مرگ بادا بی شما و جان مبادا بی شم...
آنیتا ۲ ماه پیش - خواندن ۳ دقیقه از کلمه هایتان متنفرم! از کلماتتان متنفرم! تنم رالمس نکن انگشتانت خواهد سوخت؛"باکره" گی ام...
آنیتا ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه خونِ انار اناری شکستم. خونش بر دستانم ریخت، خون انار گردن توست من تمام پاییزم؛...
آنیتا ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه چهلمین نامه موهایم را بافتم.موهایم را بافتم. مدتی است به رنگ شب است ؛آخراز وقتی تو...
آنیتا ۳ ماه پیش - خواندن ۱ دقیقه آبیِ دوردست ِمن آبی دوردستدیشب در جنگلی گم شدم، خش خش برگها را زیر کفش هایم گوش کردم ....
آنیتا ۳ ماه پیش - خواندن ۲ دقیقه حالا که کرونا تموم شده دلم می خواد.. قول داده بودی شب تولدت خانه باشی.داشتم برای سورپرایزکردن تو آماده می ش...