سید نوید حلمی·۶ سال پیشعشق از نو خط بیان گرفتهای رمز تو آسمان گرفتهراه تو سپاه جان گرفتهنور تو زمان ستانده از خودموسیقی تو جهان گرفتهراه تو رهی ز آسمان استبر روی زمین کران گرفتهاسم تو بزیستیم و خوش بوداین زیستن امان گرفتههر کس ز تو گفت کار خود کردوه زین شب گفت...
سید نوید حلمی·۶ سال پیشرمزگویی خاصه شد آزار ما رمزگویی خاصه شد آزار مامن بگویم تو بخوان از کار مامن نگویم تو نمان بر جای خودتو بمان، هم راه بین هم یار ماگر تو از خویش قفس بیرون شویواصلان هستند در دربار ماخطّ یاری خوان و برگ دوستیگرچه پیش از آن شوی در نار مانی نوا د...
سید نوید حلمی·۶ سال پیشبیا که حال آن ماست، محال را خدا کنداگر هوا کند دلم نه از سر هوا کندجهان به ناز رفت اگر به جام اکتفا کند اگر شراره می زند کلام بی زبان منمیان آتش فراق ببین دگر چه ها کند نصیب عشق گشته ام به کام اژدهای بختزمرّد است در کفم فلک اگر وفا کند صف طویل غم ببین ز ابتدا به انتهاپیال...
سید نوید حلمی·۶ سال پیشدر جهانم دوستان نامحرمند در جهانم دوستان نامحرمنددشمنان هم بنده ی هیچ و همندهر که بینم خفته در صد خوابهاهر چه گویم کوهها هم می رمندهر کجا گردم در این هشت آسمانمردمانش مرده ی نام و نمند خوابها دیگر مرا بیدار نیستآن سفرها هم دگر جان را کمند