cherrybook Admin Page ( Tanaz )·۸ ماه پیشرمان آنلاین | رمان عاشقانه | انجمن رمان نویسی | چری بوکنوچی کردم و به اویی که قدش یک سر و گردن از من بلندتر بود خیره شدم.- شاهین، کسی اینجا ما رو ببینه خون جفتمان حلال میشه.دست دراز کرد پر چارق…