mehrofehr·۴ سال پیشسه سیخ کبابزن از صدای زنگ گوشی از جا پرید. قلبش به تپش افتاد. کتاب را بست. نفس عمیقی کشید و گوشی را جواب داد. شوهرش بود، پرسید: ناهار چی داریم خانوم؟ز…