C00p3R·۷ سال پیشپا برهنه در جهنم قسمت دومصدایی که گویی از دور دست ها به گوش میرسید زیر کش دار و آشنا ..حمید...حمید جان دستی ظریف به آرامی شانه اش را لمس کرد گویی از دنیای دیگر به جهان فیزیکی برگشته آن هم توامان با ترس چشمانش را باز کرد و درکسری از ثانیه با قامتی راست نفس نفس زنان چهره ی خواهرش سارا را شناخت...-چی شده حمید داری چیکار میکنی باخودت؟