چهار سوال مهم برای هر مترجم فریلنسر


لینک منبع: Four important questions for any freelancer

زمانی که من با فریلنسرها در مورد اینکه کسب‌وکار آن‌ها چطور پیش می‌رود (چه چیزی خوب پیش می‌رود و چه چیزی نیاز به تغییر دارد) صحبت می‌کنم، اغلب چهار سوال زیر را می‌پرسم:

۱- آیا به طور کلی به اندازه کافی کار دارید؟

۲- آیا به اندازه کافی درآمد دارید؟

۳- آیا از کارتان لذت می‌برید؟

۴- آیا برای پولی که به دست می‌آورید خیلی سخت کار می‌کنید؟

به عنوان یک فریلنسر، صحبت کردن درمورد «چیزهایی که خوب نیست» آسان است-چون اغلب ما تا حدودی کمال‌گرا هستیم و می‌خواهیم به موفقیت بالایی دست پیدا کنیم. همچنین وارد شدن به حالت «وحشت بی‌شکل» آسان است، که در آن احساس می‌کنیم «چیزی» در کسب‌وکار فریلنسری ما خوب پیش نمی‌رود، اما در شناسایی آن به صورتی که بتوانیم تفاوت قابل‌توجهی ایجاد کنیم مشکل داریم. بیایید نگاهی به هر یک از این چهار عامل و آنچه که می‌توانند به ما بگویند بیندازیم:

آیا به طور کلی کار کافی دارید؟

این نقطه خوبی برای شروع است: آیا به همان اندازه که می‌خواهید پرکار هستید؟ بسیاری از فریلنسرهایی که کار خود را تازه شروع کرده‌اند اینگونه نیستند. اگر دوست دارید هفته‌ای ۱۰۰۰۰ کلمه ترجمه کنید و در حال حاضر ۴۰۰۰ کلمه ترجمه می‌کنید و یا اگر می‌خواهید برای ۲۵ ساعت در هفته هزینه دریافت کنید و ۱۵ ساعت کار می‌کنید، مساله این است که به کار بیشتری نیاز دارید. توصیه من در اینجا انجام یک کمپین بازاریابی گسترده است. اگر حجم کاری شما در حال حاضر پایین است، لازم نیست نگران این باشید که قادر به انجام این کار نخواهید بود. چه بازار هدف شما آژانس‌های ترجمه باشد و چه مشتریان مستقیم، تنها کافیست بازاریابی انجام دهید. هر وقت پشت میز کار خود هستید و کار ندارید، در حال بازاریابی باشید.

آیا به اندازه کافی درآمد دارید؟

توجه داشته باشید که این یک مساله جدا از سوال اول است. گاهی ممکن است احساس کنید که کار کافی ندارید، اما در واقع درآمد شما خوب است. این مساله زمانی برای من اتفاق افتاد که من از کار کردن در درجه اول با آژانس‌ها به کار کردن در درجه اول با مشتریان مستقیم تغییر مسیر دادم. من می‌توانستم کم‌تر کار کنم در حالی که همان مقدار درآمد را به دست می‌آوردم. بعضی وقت‌ها چند روز هیچ سفارش کاری در صندوق پستی خود نداشتم و در ابتدا احساس ترس می‌کردم. اما وقتی حساب و کتاب می‌کردم، درآمدم خوب بود. نکته در اینجا تفکیک حجم کار و درآمد است: اگر دچار این ترس شده‌اید که «به اندازه کافی کار نکرده‌اید»، حتما نگاهی به سطح درآمد مربوطه نیز بیندازید.

آیا از کارتان لذت می‌برید؟

این عامل-کاری که شما در آن خوب هستید و آن را لذت بخش و با معنی می‌دانید-عاملی است که بسیاری از فریلنسرها آن را نادیده می‌گیرند. در مشاهدات من، فرسودگی شغلی یک عامل مهم در حرفه ما است: این احساس که برای پول کم، یا برای مشتریانی که برای کار شما ارزش قائل نیستند و شما را به عنوان یک ماشین می‌بینند، بیش از حد سخت کار می‌کنید. اگر کار خود را جالب یا معنی‌دار نمی‌دانید، وقت آن است که انواع مختلف مشتری و یا تخصص‌های مختلف را در نظر بگیرید.

آیا برای پولی که به دست می‌آورید خیلی سخت کار می‌کنید؟

در اولین سال‌های کار فریلنسری، من اینگونه بودم.کار زیادی داشتم و پول خوبی به دست می‌آوردم، اما وقتی در آخر سال حساب و کتاب می‌کردم، برای این میزان از درآمد خیلی سخت کار کرده بودم.

چند عامل مربوط به کارم بود: من زمان زیادی را صرف بازاریابی شخصی (رفتن به مصاحبه‌های اطلاعاتی با آژانس‌های محلی، و غیره) کردم که بسیار وقت گیر بود و همیشه هم نتیجه مناسبی نمی‌داد. من در انواع مختلفی از تخصص‌ها کار می‌کردم، بنابراین تقریبا آرام کار می‌کردم. با گذشت زمان، هر دوی این موارد بهبود یافتند: من گروهی از مشتریان معمولی را به دست آوردم، زمان بیشتری را صرف کار و زمان کمتری را صرف جستجوی کار کردم و تخصص محدودتری پیدا کردم که به من اجازه می‌داد سریع‌تر و سازگارتر کار کنم.

این سوالات ممکن است ابتدایی به نظر برسند، اما من فکر می‌کنم می‌توانند برای فریلنسرها در هر سطحی مفید باشند. به خصوص اگر مبتدی هستید، این سوالات می‌توانند به شما کمک کنند از حالت «فلج تحلیل» خارج شوید و بدانید اقدامات توسعه کسب‌وکار خود را کجا باید انجام دهید.

این متن با استفاده از ربات ترجمه مقالات ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه می‌تواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.