دلتنگی
ظهورت را چگونه و از که تمنا کنیم
ما را دردها بسیار است...
تو ای همیشه غائب، حاضر
دیده هایمان باید با چه اکسیری شسته شود تا روی ماهت چشمهایمان را منور کند...
امروز در روز میلادت لبهایمان خندید و چشمهایمان گریید....
خورشید رفت و ماه امد.. ستاره گونه ی آسمان را درخشان کرد و
در فراغت شعر ها جوشید و در مدحت نواها خروشید...
احساس میکنم
ای نازنین پنهان از نظر، در معلای عزیز فاطمه نشسته ای و برای فرجت دعا میکنی....
حباب اشک بر گرده ی نگاهت عیان میشود
و دلگیر میشود حسین فاطمه...قطعا او نیز امن یجیب را بر لب آذین بسته...
الهی بمیرم و غمت را نبینم...
چنگ بر دل مشتاقانت میزند، جدایی از تو...
غروب هر جمعه که بر این کیهان میگذرد، دلتنگی باری میشود سنگین بر دوش این جهان...
بیا و بار غمت را از دوش زمین بردار....
ای یوسف فاطمه??
مطلبی دیگر از این انتشارات
مرا ببخش
مطلبی دیگر از این انتشارات
چالش هفته
مطلبی دیگر از این انتشارات
فهرست بدهی های من... (چالش هفته)