لا علم لنا الّا ما علّمتنا
مغالطه: ارزشگذاری پولی
سلام علیکم و نور الله و ارزاقه
خیلی از ما در بسیاری از موارد آدمها رو با پولی که درمیآورند و چیزها رو با قیمتی که دارند میسنجیم. در حالی که در بسیاری از موارد اینگونه نیست.
نخست: ارزش به چه معناست؟ ارزش یعنی ارزیدن. یعنی صرفه برای هزینهگذاری. امّا این هزینهگذاری لزوما پول نیست. گاهی زمان، گاهی یاد و حتّی گاهی عشق است.
هیچکسی ارزش پدرش را با درآمدی که دارد نمیسنجد. همه (دستکم بیشتر افراد) او را با مهربانی، صلابت و حمایتی که ازشان کرده یاد میکنند. اگر پدری از این ارزشها تهی باشد، صدی پول جبرانش نمیکند.
امّا ما در مورد بسیاری از افراد و اشیاء که باهاشان ارتباط مستقیمی نداریم دچار این خطا میشویم.
الگوی منطقی:
او درآمد زیادی ندارد پس آدم بهدردبخوری نیست.
آن چیز قیمتش ارزان است پس خیلی نمیارزد.
برای نقض این خطا فقط کافی است به مدیرانی که نجومی حقوق میگیرند و هیچ نمیکنند (و گاه کاش که هیچ نکنند، چون ابرو را درستنکرده چشم را کور میکنند) را بنگریم. یا یادگاریهاییمان را که حاضر نیستیم بفروشیم و از خانهای به خانهی دیگر میبریم.
درست است که کسب پول و سرمایه، در گرو تلاش و پشتکار و اندیشهی فراوان است و این از سنّتهای پابرجا و همهگیر خدا است، امّا بسیاری نیز با آنکه تلاش کردند و ایدهای نو در کار بستند، به موفقیّت نرسیدند. آمار شرکتهای نوپایی که زمین میخورند گویای همین است. در غرب اکنون نیز مقالات و گفتمانهای زیادی در مورد اثر شانس وضع میشود تا هم این ناکامیها را توجیه کند و هم از سرخوردگی جامعه جلوگیری کند. همانچیزی که ما در نگاه الهی قضا و قدر میخوانیمش و آن را تدبیر یک مدبّر مهربان و در راه صلاح خود میبینیمش.
درست است که پول برای خرید و فروش کالا و خدمات وضع شده. امّا ارزشمندی هر چیز و هرکس، نزد هر کس متفاوت است. خاطراتی که شما با عروسکتان دارید را هیچکس ندارد. مهربانی که شما از والدینتان دیدید هیچکس ندیده است (مگر برادران و خواهرانتان). پس نمیتوان به این نظام قراردادی قیمتگذاری اعتماد کرد.
یکی از مسائلی که زائیدهی ارزشگذاری پولی است، دیه است. مباحثات (البته بیشتر مجادلات) زیادی در مورد دیه به وجود آمده که چرا دیه زن نصف مرد است و چنان. به نتیجهی این مباحثات کاری ندارم. امّا یکی از اصلیترین دلایل برابرطلبان دیه، دارای این مغالطه است:« مگه زن نصف مرد ارزش داره؟». در حالی که دیه اصلاً قرار نیست ارزش آدمی را مشخّص کند. ارزش جان آدمی در اسلام خیلی بیشتر از این حرفهاست. اگر کودکی توی خیابان بپرد جلوی ماشین شما و شما یا باید به او بزنید یا ماشین لوکس چند میلیاردی کنارش را جمع کنید، به عنوان یک مسلمان بیحرفپیش باید خود را به ماشین بکوبید. حتّی اگر خسارت وارده، چندین برابر دیهی کودک باشد. پس دیه قیمت آدمی نیست. بلکه تنها کمک هزینهای است برای بازماندگان (و نه رفتگان).
(دستی در فقه ندارم. امّا با عقلانیّت دینی، میبینم که بهتر است دیه بر اساس سرپرستی مالی خانه تنظیم شود و نه جنسیت. الله اعلم.)
جدای از حرف دیه، انسانها در جوامع به سبب درآمدشان طبقهبندی میشوند و احترام اجتماعی دریافت میکنند. سرخوردگی افرادی که کارهای مهم و حقوقهای ناچیز دارند، آسیبی اجتماعی است که از آتش این مغالطه برمیخیزد.
تشکّر بابت همراهیتان
خدانگهدارتان (نخست از گناه سپس از بلا)
مطلبی دیگر از این انتشارات
از من به من سلام!
مطلبی دیگر از این انتشارات
عکس ها قصه دارند (۲)
مطلبی دیگر از این انتشارات
مبدا:خودم!!!مقصد:خودم