پاسخ به چالش یازده-پنج (موضوع:‌ خودپروی)

آقا سلام! پس مدت مدید به لطف آقای محسنی (دست انداز) بالاخره پنجمین سری سوالات یازده هم منتشر شد.
بدون مقدمه اضافه بریم ببنیم چی برامون داره(*سایش کف دو دست باهم و لبخند)

صرفا برای عکس دار بودن پست
صرفا برای عکس دار بودن پست

ترجمه :‌ غیرممکن، زمانی معنی میده که تو هنوز به راه حل دست پیدا نکردی. «ناشناس»


یک: سخت‌ترین انتخابی که تا الان انجام داده‌ای؟

البته این سوال خیلی سختی هست چونکه سخت‌ترین انتخاب ها رو داشتم مثلا یکیش انتخاب پشتیبان قلم چی هست که واقعا مردد بودم که قراره جواب بده یا نه.

دو: دو تجربه‌ی مهمی که از تو، آدمی که امروز هستی را ساخته است؟

  • اولی اینه که خاله خرسه نباشیم و مراقب خاله خرسه های اطراف هم باشیم : مراقب باشین که از کسی بت نسازین و نگین که فلانی دکترای مثلا شیمی داره پس من رو خیلی خوب میتونه راهنمایی بکنه یا فلانی اینطوریه نقطه مقابل هم وجود داره اونم این هست که شما لزوما نمیتونین تاثیر مثبتی روی کسی داشته باشین همیشه جوانب رو بسنجین و بعد پاسخ بدین بخصوص در تصمیمات حساسی که شاید فرد با طناب پوسیده شما به چاه بره و دیگه برنگرده و بالعکس، اگر نمیتونین کمک بکنین دو تا انتخاب بیشتر ندارین یا آتش به اختیار فرد مقابل بذارین یا اینکه به فرد دیگه که وارد تر هست ارجاعش بدین. تا کنون اکثر چیزایی که از من پرسیده شده من آتش به اختیار فرد مقابل گذاشتم که اگر مشکل واقعا جدی به وجود اومد حداقل بدونم که من باعث این کار نبودم.
  • دومی هم این هست که در کشف کردن جسورتر شدم، دیگه از مواجه شدن با چیزای جدید خیلی نمیترسم و سوراخش میکنم تا جاییکه متوجه بشم که یا نمیتونم بفهمم یا اصلا به دردم نمیخوره (این پست رو ببینید)

سه: سه سال آخر زندگی‌ات، در سه جمله؟

آمادگی برای سمپاد. آمادگی برای نمونه دولتی، الان هم آمادگی برای کنکور!

چهار: سه کاری که همیشه دلت می‌خواست انجام دهی ولی هنوز انجام نداده‌ای؟

  • دوچرخه سواری بین شهری (رفت و برگشت)‌ به سمت سرعین
  • خوندن کتاب‌هایی که توی لیست ذهنیم نگه داشتم
  • بلاگ انگلیسی توی مدیوم

پنج: سه مورد از بهترین لحظاتی که در زندگی‌ات تجربه کرده‌ای؟

  • آشنایی با کامیونیتی ویرگول و یوزر های واقعا گرامیش (*قلب تپنده)
  • اولین باری که بهم اجازه دادن بدون نظارت مسئول آزمایشگاه شیمی پژوهشسرا خودم کارام رو انجام بدم
  • هرباری که در مخزن کتابخونه هضم میشم و چیزای بیشتری کشف میکنم که قبلا نمیدونستم یا نمیتونستم بفهمم.

شش: می‌توانی داستان زندگی‌ات را در سه خط بنویسی؟

جاده در دست احداث است، به جای سریال زندگیم یه سینمایی میسازم باهم ببینیم. هنوز ناقصه.

هفت: اولین خاطره‌ی زندگی‌ات که خیلی فوری و همین الان به یادت می‌آید؟

فعلا تا الان چهره انومین که روی دیوار خاطرات ذهنم کشیدم. (رجوع کنین به این پست قسمت انومین من رو ببخش)

هشت: کارهایی که تا الان یادگرفته‌ای و از بابت یادگیری‌شان حسابی خوشحالی؟

برنامه نویسی، زبان انگلیسی، افتتاح انتشارات پراکنده جات، مقدمات دیفرانسیل و انتگرال، شیمی آلی، آشپزی، مقاومت در جنگ روانی، قبول نکردن حرف های خاله زنکی یا بدون استناد (با تلخیص و اسکی از رهام(*خنده نمیچه شیطانی))

نه: آخرین چیزی که بدجور روی اعصابت بود؟

فصل ۴ زیست شناسی دوازدهم، یکی از چرت و پرت ترین فصول زیست شناسی هست و بیشتر شبیه به بازی با کلمات هست البته اگر دست من باشه کلا شیمی و زیست شناسی وزارتی رو حذف میکنم یعنی در این حد مهمل هستن.

ده: چیزهایی که فکر می‌کنی باید بی‌خیالشان شوی؟

الان چیز خاصی برای بی‌خیال شدن ندارم ولی تنها چیزی که شاید برای بیخیالی باقی مونده باشه نتیجه کنکور هست. (*ما داریم اینجا زحمت می‌کشیم)

یازده: چه چیزهایی تو را هنوز هم می‌خندانند؟

  • داوود خدادوست هستم میوه خوار طبیعت گرد کوهنورد های های های ههاااااایی (*فریاد در کوه)
https://www.aparat.com/v/K2l1W
  • الان بهش حمله ور میشم (حالا به بک گراند آیدی ایشون کاری نداشته باشین فقط این ادیت موجود هست (*افسوس حضار)
https://www.aparat.com/v/J4Noa
https://www.aparat.com/v/u6CaT
  • خدا برسه به دادت! (*قیافه جدی)
https://www.aparat.com/v/YekGX
  • جک ها و پراکنده گویی های پسرخاله ایم سانیار (به معنی واقعی کلمه دادائیسم هستن)
  • القاب ساختگی «اسکل ابن ملخ»، «افل زشت» (افل توی اردبیل معنی چلمن میده)، «فت من»، «قاتْخ» (یعنی ماست) و امثالهم. اینا رو بعضی وقتا ما بهم میگیم و حسابی باهم میخندیم‌ که پیدایش اینها برمیگرده به بازی Spore و موجودات مزحک‌الخلقه ما.
  • و این لیست ادامه دارد.



پی نوشت

شاید الان شما بگین که بابا بسه دیگه دست از سر این انومین بردار هم خودت رو راحت کن و هم مارو خدمتتون عارضم که گاها یه اسمی شاید ازش بیارم چونکه کمرنگ شدنش نیازمند سمباده کشیدن روش هست که این سمباده کشیدن گرد و غبار خاطرات رو در پی داره.

ارادتمند همتون: علی شیمیست ۱۴۰۲.۱۱.۰۲ تامام!

دسترسی سریع به دسته بندی پست های من :

وقایع روتینیه!

پاسخ به چالش های وریگولستان!

برنامه نویسی و ویندوز

ربات تلگرامی آلبالو

علمی

ادبی