Hidden
Hidden
خواندن ۱ دقیقه·۳ ماه پیش

نهایت تاریکی

الهی در نهایت تاریکی جهانت، از همان نقطه‌ای که فکرش را نمی‌کنی، نور بتابد، همان مشکلی که آرامشت را به‌هم ریخته، همین امروز، جوری که فکرش را نمی‌کنی، حل شود، همان‌کسی که دوستش داری و حضورش حال تو را بهتر می‌کند، سرزده از راه برسد. الهی هی اتفافات خوب بیفتد و هی تو لبخند بزنی و هی سرت را بالا بگیری و خدا را شکر کنی.

الهی سکه‌هات را بالا بیندازی و هی شیر بیفتد، اتفاقی چتر برداری و باران ببارد، اتفاقی وارد مسیری شوی و به همان مقصدی که دلت می‌خواسته، ختم شود، الهی مدام اتفاقات خوشایند بیفتد و تو در انتهای تمام آن‌ها، نفس عمیقی بکشی و لبخند موجهی بزنی و بگویی:

عجب شانسی آوردم!

الهی درست‌ترین تصمیم‌ها را بگیری و درست‌ترین انتخاب‌ها را داشته‌باشی و به درست‌ترین و بهترین دستاوردهای ممکن برسی.

الهی آنقدر خوشبخت باشی و آنقدر با آدم‌های خوب مواجه شوی و آنقدر معجزه ببینی که تصور کنی خدا از میان اینهمه مخلوق، عاشق تو شده.

الهی زندگی کنی، الهی با کیفیت زندگی کنی...


تاریکیغصهپایان
«فکرنوشته» های عقلانی هزاره سوم... . «دلنوشته» های احساسی قبل از میلاد...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید