جلسهای که برای بررسی چارچوب Shape Up و مقایسه آن با اسکرام برگزار میشود، یک فرصت عالی برای درک بهتر تفاوتهای این دو روش و بررسی اینکه آیا میتوان آنها را به شکل ترکیبی استفاده کرد یا خیر.
شیپآپ یک چارچوب مدیریت پروژه است که توسط شرکت Basecamp معرفی شده و هدف اصلی آن افزایش کنترل و پیشبینیپذیری در فرآیند توسعه نرمافزار است. برخلاف اسکرام که مبتنی بر اسپرینتهای کوتاهمدت (۲-۴ هفته) و رویکرد چابک (Agile) است، Shape Up از چرخههای ۶ هفتهای استفاده میکند. در این روش، تیمها ابتدا بهطور دقیق ایدهها را پردازش (Shaping) میکنند و سپس در یک بازه زمانی ثابت توسعه میدهند.
مراحل اصلی شیپآپ:
روش برنامهریزی و مدیریت وظایف
مدیریت تیم و تصمیمگیری
انعطافپذیری در تغییرات
اولویتبندی و تمرکز روی خروجی
به صورت کلی، Shape Up جایگزین مناسبی برای اسکرام در تمام شرایط نیست. این روش برای شرکتهایی که پروژههای تعریفشده و تیمهای باتجربه دارند بهتر عمل میکند، اما در محیطهایی که نیاز به تغییرات سریع، تعامل مستمر با مشتری، یا توسعه تدریجی محصول وجود دارد، اسکرام انتخاب بهتری است.
مزایای Shape Up نسبت به اسکرام:
چالشهای Shape Up:
بله، بسیاری از شرکتها ترکیب این دو روش را آزمایش کردهاند. برخی از رویکردهای ترکیبی شامل:
استفاده از فرآیند Shaping در اسکرام: قبل از اضافه کردن آیتمها به بکلاگ، ابتدا آنها را "شکل" دهند تا کارها دقیقتر تعریف شوند.
افزودن دورههای Cool Down به اسکرام: بعد از چند اسپرینت، یک دوره استراحت و بازبینی برای جلوگیری از خستگی تیم در نظر گرفته شود.
بکارگیری چرخههای ۶ هفتهای Shape Up به جای اسپرینتهای ۲ هفتهای: اگر تیمها با اسپرینتهای کوتاه دچار مشکل میشوند.
اگر تیمی تجربه کافی دارد و نیاز به انعطاف بالا در تصمیمگیری و کاهش جلسات مدیریتی دارد، Shape Up یک جایگزین مناسب برای اسکرام است. اما برای تیمهایی که به ساختار مشخص و تعامل مستمر نیاز دارند، اسکرام همچنان انتخاب بهتری است.
بهتر است شرکتها ابتدا بخشهایی از Shape Up را در فرآیندهای اسکرام خود امتحان کنند تا ببینند کدام ویژگیها برای آنها بهتر عمل میکند.