Emily
Emily
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

اشغالای رنگی

_بابا این اسم این چیه که این پسره سواره؟

+اسکوتر بابا جان..

_چقدر باحاله کاشکی منم داشتم..

+...

من یه کارمند ساده ام تو شرکت برق پول انچنانی ندارم وضع اقتصادی کشورم که نابود شده است من یک پدرم از آه کشیدن پر حسرت دخترم بیزارم ولی اسکوتر خیلی گرون شده امروز قیمت گرفتم اشغالی ترین مدلش یک و پونصد بود واقعا و من هرماه دو تومن حقوق میگرم که همش میشه واسه قرض هام پس پولی برام نمیمونه... چقدر از خودم بدم میاد لعنت بهم هرچی به رائیس میگم یکم به حقوقم اضافه کنید فقط این ماه میگه نه وایسا این چیه اینجا؟

تو سطل اشغال یه اسکوتره..اگه رنگ بگیرم و‌ برچسب بزنم روش نوع میشه تنها کاریه که میتونم بکنم.....

تو سطل اشغال یه اسکوتره..اگه رنگ بگیرم و‌ برچسب بزنم روش نوع میشه تنها کاریه که میتونم بکنم.... بزار تستش کنم ببینم سالمه یا نه

_اقا اقا...

+وای نه ابرو ریزی شد سریع باید برم

_اقا وایسین میخوام کمکتون کنم.....

همونطوری که داشتم میدوییدم گفتم من فقیر نیستم...

+فقط میخواستم بهت یه اسکوتر دخترونه بدم...

_بر اساس یک داستان واقعی_

میدونم پست کوتاهی شد ولی اگه یکم دقت کنید میفهمین ما عین حیوانات داریم لقمه هامونو از سفره های هم برمیداریم حداقل به خودمون رحم کنیم نه؟

این پست تقدیم به همه ی پدر هایی که غرورشون نمیزاره کمک بخوان ولی همون غرور نمیتونه ناراحتی دخترش هم بیینه:)




پدردخترنامردی
یک نویسنده ی ناقابل که مینوشت:)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید