به نام هستی بخش هستی
زندگی....
زندگی همچون قایقی است شناور بر دریاچه ای؛دریاچه ای با آبی ساکن
وقتی دنیا می آییم سوار برقایقی بر این دریاچه رها میشویم
دو پارویی به ما داده میشود و و دورنمایی از مقصد
مقصدی که اسکله ای در جزیره ای است؛اسکله به شکل هدف هر شخص است
اسکله ای که در جزیره ای است که بسته به هدف و رفتار ما در مسیر از بهشت برین تا جهنم زیرین تغییر می کند
ما همچو قایق رانی پارو به دست شروع به پارو زدن می کنیم.
آب دریاچه مثل مشکلات هستند،مشکلاتی که ما با پاروی ذهن و درایت خود آن را حل می کنیم و با حل کردن هر کدام اندکی به جلو حرکت می کنیم
نوع و زاویه پارو زدن خیلی مهم است چون اگر بهترین زاویه انتخاب نکنی به حداکثر جابجایی نمیرسی نوع حل کردن مشکل هم همچون زاویه پارو زدن هست،اگر بهترین فکر راه حل را پیدا کنیم به بیشترین کمال و پیشرفت خود میرسیم.
ما در قایق خود دو منبع داریم،یکی غذای ماهی و دیگری زهر
بسته به نوع حرکت ما در مسیر یکی از آنها به درون آب سرازیر میشوند
گاهی خوب است به مسیر طی شده بنگری؛ آیا جنازه ماهی ها را میبینی یا انبوهی از ماهیان با چشمانی متشکر از تو؛کدام را میبینی؟
برای به جلو راند قایق باید پشت به مقصد نشست و پارو زد
درست مثل زندگی ما
همیشه به گذشته مینگریم
پشت به مقصد و رو به گذشته
گاهی خوب است که به پشت سر نگاهی بیندازیم و ببینیم آیا تا اینجا درست آمده ایم؟آیا از مسیر منحرف نشده ایم؟
البته نباید کلا به هدف نگاه کرد چون دور بودن آن اسکله باعث ناامیدی میشود.
هر چه بیشتر پارو بزنیم عضلاتی که در حل مشکلات به کارمان می آید قوی تر میشود و ما به مسیری که طی شده مینگریم
اکثراوقات به مشکلات حل شده مینگریم و افسوس میخوریم که چرا فلان مشکل را آنگونه حل کردیم؟ راه بهتری هم بود، اما ما به این توجه نمی کنیم که در آن زمانی که مشغول حل کردن آن مشکل بودیم این عضلات قوی و این دید را نداشتیم
با این افسوس خوردن ها باعث میشویم که مشکلی را که اکنون درحال حل کردن آن هستیم را نتوانیم به بهترین روش ممکن حل کنیم و بیشترین پیشرفت را از آن به دست آوریم
در این دریاچه آرام به پیش میرویم
بزرگ میشویم
قوی میشویم
با تجربه میشویم
در این دریاچه تنها سوار بر قایق خود هستیم برای رسیدن به هدف خود
هدفی که فقط خود آن را میبینیم
گاهی افرادی با تو هم مسیر میشوند
و حتی گاهی افراد دیگری سد راحت میشوند
افرادی هم که با گفتن و نشان دادن هدفت به آنها
مخالفت است،مخالفتی که منشا آن ندیدن و درک نکردن هدف توست
همان طور که تو هم هدف آنها را نخواهی فهمید
اما در نهایت تو خودت هستی که خودت را به پیش میبری
آب این دریاچه کاملا ساکن است و تنها تو هستی که باعث پیشروی به سمت هدف خودت میشوی
و تو هرگز در این دریاچه نخواهی ایستاد
اگر دیدی به جلو میروی و مشکلی وجود ندارد
شک کن چون کسی جز خودت تو را به سمت جلو حرکت نمیده
.
.
.
.
.
.
.
.
.
1399/12/2
#MKh
خوشحال میشم نظرتون و دیدگاهتون رو در مورد متن بدونم و همچنین خوشحال میشم ایراداتم رو بهم بگید و نقد کنید متنم رو
پست قبلیم:
موزیک:
خواب و خورت ز مرتبه خویش دورکرد
آنگه رسی به خویش که بی خواب و خورشوی
*حضرت حافظ*