آن-·۱۲ روز پیشروز ها که میرود؛روز ها که میرود من امید وار تر میشوم.روند سالم و بشاشانهای نخواهم داشت، اما حالمان خوب است، خوب میخوریم و خوب میخوابیم.مزاجمان کمی به…
آن-·۱ ماه پیشافکار مشوشم در طلب تسلسل آرمیدهاند.خواستم درس بخوانم دیدم مراد اینچنین حاصل نشود مگر فرد گذارمش، دوات برقصانم و بر دم ِقاصدک کشیده و برایش اندر این احوالات بنویسم.چیزی از هجد…
آن-درنامـهای به تو که نمیخوانی·۳ ماه پیشمیخواستم برای سما بنویسم-امیدوار بودم بتوانم نامه ای بنویسم، به مخاطب سما.تا برایش از رنج دلتنگی یک روزه ام بگویم.اما من تهی تر از آنم...
آن-·۳ ماه پیشدلدار؛ولی انگار هیچوقت مال من نبود.....ما حتی خودمان هم مال ِ خود، نیستیمفکر می کنم با فراموش کردنش باید خود را نیز فراموش کنیم.از بالای صخره پرت…
آن-·۴ ماه پیشمرداد و مرداب؛-من ِماچانه اش را سابید،دندان به دندان و خون به جگر میسایید،سایه بلند سرو، کنار چمن زار زرد.-اتفاق افتاد-مشق شب :" مرداد و مرداب"امر داد ت…
آن-·۶ ماه پیشبالاخره؛این منم!هفته گذشته که رفتم مدرسه و رفتم کمد های مدرسه رو گشتم، یه گواهینامه دیدم که جالب بود، من از آخر به اول شروع کردم به خوندنش و دیدم…