ویرگول
ورودثبت نام
.Au
.Au
خواندن ۱ دقیقه·۹ ماه پیش

یادداشت شماره 4 | I'm tired

من زیباترین دفترچه‌های دنیا را در کتابخانه کوچکم دارم. بعضی‌هایشان را چند سال پیش خریدم و آخرینشان را چند روز پیش.
بعضی‌هایشان خط دارند و بعضی بدون خط.
یکیشان شبیه نوار کاست است، جلد یکی هیولای بانمکی دارد، روی یکیشان مرد عینکی درازکشیده با گوشی‌اش کار می‌کند رویش نوشته شده i’m tired.
صفحات بعضی سفیدند و بعضی خاکی و بعضی رنگی
اما تقریبا در هیچ کدامشان چیزی ننوشتم.
هر بار که موضوعی پیش می‌آید که نیاز است برایش دفترچه‌ای بردارم زشت‌ترین دفترچه‌ی کتابخانه‌ام را انتخاب می‌کنم؛ معمولا پاپکو با جلد پلاستیکی و رنگ‌های تیره یا زشت.
دفترچه‌ای که مطمئن باشم وقتی صفحاتش پر شد، دلم نمی‌سوزد.
اگر خط خوردگی داشت و تند و بدخط نوشتم عب ندارد.
اگر چیزی که می‌نویسم به نظر بی‌اهمیت است مشکلی نداشته باشد.
اگر خواستم با خیال راحت صفحه‌اش را بکنم و دور بریزم و نگران نباشم که تمام می‌شود.
اگر لابه‌لای وسایلم کثیف شد یا گوشه‌ی جلدش تا خورد ناراحت نشوم که به شیئ دوست داشتنی‌ام آسیب زده‌ام.
همین دیشب دفترچه‌ای می‌خواستم که لیست هزینه‌های روزمره‌ام را بنویسم. اول دفترچه هیوولایی‌ام را برداشتم، نگاهی بهش انداختم، کوچک و جیبی و راحت بود، صفحاتش را ورق زدم و دیدم که هر بیست صفحه‌اش یه رنگ است. دیدم که قرار است روی این صفحات رنگی زیبا بنویسم” 1 بهمن 30 تومان هزینه اسنپ رفت به شرکت” یا مثلا “130 تومان هزینه نهار”، ”989 تومان قسط”، دلم نیامد. برگرداندمش در قفسه کتابخانه و دفترچه سبز و قطور و کوچک ساده و با صفحه‌های زشتی را برداشتمو داخل کیفم گذاشتم، از همان پاپکو ها.
قبل خواب داشتم به این فکر می‌کردم دفترچه‌ هیولایی کوچکم را برای چه نوشته‌ای نگه داشتم؟همه‌ی دفترچه‌های قشنگم را.
دلم برای خودم سوخت، که نمیدانم برای چه چیزی اما منتظر چیزی بی‌نظیر و بی‌نقص نشسته‌ام.


دفترچهکمال‌گرایییادداشتجستارخستگی
- جستار نویس - هنر، نیمه گمشده من تا ابد - همین -
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید