ℛℯ𝓃𝒶𝓉𝒶
خواندن ۱ دقیقه·۲ روز پیش

خاک از تن پاک کردن

گاهی زندگی آن‌قدر سنگین می‌شود که گویی لایه‌ای از خاک بر دلت نشسته است. خاکِ غم، خاکِ شکست، خاکِ روزمرگی و دل‌تنگی. این خاک، تن را خسته و روح را فرسوده می‌کند. اما چه زیباست وقتی تصمیم می‌گیری از این همه رها شوی. وقتی می‌خواهی خاک را از تن بتکانی و دوباره سبک، آزاد و پاک شوی.

خاک از تن پاک کردن، فقط یک حرکت فیزیکی نیست؛ یک انقلاب درونی است. یعنی تمام آنچه تو را به زمین می‌چسباند، تمام آنچه تو را اسیر کرده است، رها کنی و به آسمان وجودت پرواز کنی. این خاک، می‌تواند خاطرات تلخ باشد، می‌تواند ترس باشد، می‌تواند غرور باشد یا حتی عادت‌هایی که سال‌هاست تو را در خود محبوس کرده‌اند.

اما بدان، پاک کردن خاک از تن، شجاعت می‌خواهد. شجاعتِ رها کردن، شجاعتِ نگاه کردن به درون و پذیرفتن آنچه هستی. این راه، آسان نیست، اما هر قدمی که برمی‌داری، سبک‌تر می‌شوی. هر لایه‌ای که می‌کنی، به خودِ واقعی‌ات نزدیک‌تر می‌شوی.

پس بلند شو...
دست‌هایت را به آسمان بلند کن و بگذار بادِ تغییر، خاک‌ها را از تن تو بشوید. بگذار بارانِ عشق، هر آنچه را کهنه و تاریک است، با خود ببرد. تو لایقِ پاکی هستی، لایقِ سبکی، لایقِ پرواز...

خاک از تن پاک کن و دوباره زنده شو!
زنده‌تر از همیشه...
پاک‌تر از همیشه...
آزادتر از همیشه...

وابستگی به بقیه،شما را زمین گیر می کند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید