Ali Najafi
Ali Najafi
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

عشق من ماری بخش دوم

عشق من ماری بخش دوم


+ این هفته میریم سینما
- نه جان، تو قول دادی منو ببری موزه لوور.
با بی حوصلگی گفتم، خب باشه میریم موزه لوور ولی بعدش باید باهام بیای بریم سوشی بخوریم.
قیافتو مظلوم کردی و گفتی: جاااان، تو که میدونی من از غذای دریایی خوشم نمیاد، نمیشه بریم یه رستوران هندی ؟
از سری قبلی که پامو اونجا گذاشته بودم هنوز زبونم سوزش داشت، اما نتونستم جلوی اون قیافه ی مظلوم و دوست داشتنی مقاومت کنم‌.
-باشه عشق من، باشه قربونت برم، میریم همونجا.
باشه، باشه میریم همونجا...
گارسون‌ با یه لهجه هندی غلیظ و با کلافگی پرسید: آقا، آقا نگفتید چی میل دارید؟
نگاش کردم و گفتم چی؟
زیر لب گفت: احمقِ خرفت
و رفت تا به بقیه مشتریا برسه.
از جام بلند شدم و رستوران رو ترک کردم.
راستی ک‌ چقدر رستوران هندی بدون تو غیرقابل تحمله....
#A_N

عشقماریداستانجداییغم
قشنگ ترین حس دنیا رسیدن به چیزیه که میخوای
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید