این خیال های ژولیده
در کنج سکوتی ممتد
مدت هاست که خفته اند
خستگی های بی رنگ و نشانی که
در دل رسوخ کرده اند
به کجا می رود ؟ به کجا می روم ؟
اراده و اختیارم
در فنجان روزمرگی حل شده است
چنین بیهوده به کجا افسون خواهم شد؟
م.ح