ویرگول
ورودثبت نام
دختر ابر⛅
دختر ابر⛅
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

درد بزرگ شدن

میدانی به نظر من دردناک ترین قسمت زندگی هر کداممان بزرگ شدن است. دقیقا همانجا که میفهمی ، میبینی ، حس میکنی همانجا دردناکترین قسمت زندگی میشود.درست جایی که قلبت سنگین میشود و آرام قفسه ی سینه ات را به آغوش میکشد سرش را میگذارد رویش و های های گریه میکند.

من وقتی این اتفاق می افتد آرام دستم را میگذارم رویش و میگویم آرام باش دختره ی نازنازی چرا سریع میرنجی چرا کم طاقتی؟ و او از درون به من میگوید میدانی که چرند است دیگر تحمل این حجم سنگین بزرگ شدن و شکستن را ندارم میدانی که از قوی بودن بیش از حد خسته ام میدانی که بعضی چیزها جوری رگ و پی ام را میشکافد که میخواهم دست از حرکت بردارم .

خلاصه اش کنم بزرگ شدن دردناک است و بدتر از آن این است که فقط تو بزرگ باشی چه باید کرد؟ هیچ به جز دوست داشتن خویشتن .در دنیایی که هیچکس باتو نیست حداقل خودت، خودت را ترک نکن . اشک بریز اما بجنگ ، بگذار از تمام شریانهایت خون چکه کند روی لباست اما بجنگ ، اشکال ندارد اگر کسی دوستت ندارد بجنگ‌. تو همانی که بزرگ شدی و نباید اجازه بدهی دخترک یا پسرک بامزه ی درونت بمیرد یا نا امید باشد.

دختردرد دلدردتنهایی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید