هیچ چیز از من مهم تر نیست.
این که چطور رفتار کنیم،
رابطه هایمان به کجا کشیده شوند
در زندگی جمعی انسان ها باید و نبایدهای زیادی وجود دارد و ما برای این که بتوانیم در کنار هم زندگی را تحمل کنیم، نیاز است قواعد خاصی را نسبت به هم رعایت کنیم.
ما ساکنان زمین قول دادیم که انسان های خوبی باشیم، در روابطمان وفادار بوده، به حقوق هم احترام بگذاریم.
اگر در رابطه با دیگری احساس گناه، حقارت، رنج و نفرت داشته باشیم نمی توانیم او را دوست داشته باشیم
و اگر کسی را دوست نداشته باشیم نمی توانیم نسبت به او اخلاق مدار باشیم.
انسان اگر دوست داشته نشود، قدرت پایبندی به هیچ عهدی را ندارد. او پیوسته در جستجوی راهی برای فرار است تا به جایی رود که باشد به جز این سرا سرایش …
باید نصیحت نکنیم و فقط خوب گوش دهیم.
باید دست از تلاش برای تغییر دنیا و دعوت همگان به پاکی برداریم.
نمی توانیم به کسی بگوییم مهم نیست که دوست داشته نمی شوی.
مهم نیست که احساس حقارت می کنی.
مهم نیست که در میان این آدم ها احساس ارزشمندی نداری…
در دنیای جدید نیاز است که بدها را هم دوست داشته باشیم تا به چشم خود ببینیم که تنها راه تغییر انسان ها پذیرش است، پذیرشی که با هدف تغییر نباشد.