مهسا مهدیآبادی·۴ ماه پیشزمستان در تابستان: قدیس، اوروبوروسمتنی که تیر (احتمالا) نوشتم، یه جورایی دربارهی یه شخصیت، و یه جورایی دربارهی خشم و خدا و افکار دیگهای که اتاق اجاره کرده بودن توی ذهنم
مهسا مهدیآبادی·۷ ماه پیشچرا مینویسم؟من یک نویسنده هستم. من مینویسم تا خودم را بفهمم. مینویسم تا افکارم را فکر کنم، تا احساساتم را احساس کنم، تا به سادگی نگذرم از چیزهایی که…
مهسا مهدیآبادی·۸ ماه پیشدر باب تناقضهایه متنی که دوروبر بهمن ۱۴۰۳ نوشتم دربارهی یکی از شخصیتهای داستانم.
مهسا مهدیآبادی·۹ ماه پیشمهمانی عصرانه با آقای تعللماجراهای منِ نوجوان با procrastination و توضیحاتی دربارهش