شیهان·۶ سال پیشتشکر از جرج روی مبل راحتی نشستم، پنجره بخار گرفته و فضای بیرون مشخص نیست. هوا مه آلود و بارونی هست. شاخه ی درخت ها در مقابل باد مقاومت می کنند و به تکان های جزئی بسنده می کنند. همین فضا از دید فکر های مختلف توصیف های متفاوتی داره. از توصیف شاعرانه گرفته، تا ناله از آب و هوای سرد و بارونی و یا دریافت عرفانی که اینها همشه در حال حمد و ستایش هستند.
شیهان·۷ سال پیشخاک انداز و غرور امروز صبح بیدار شدم، در حد توان و حوصله مقداری به سر و وضع خویش رسیدگی کردم، حتی به جهت آراسته بودن زحمت تراشیدن ریشم رو هم کشیدم. وقت ناها محلر کار رو ترک می کردم لبخندی پیروزمندانه زده بودم و شادمان گفتم بای راسل! البته تعجب نکرد. پیش خودم فک می کردم که وقتی که بخام به کار فعلی خبر بدم برای استعفا از چه کلمات و جملاتی استفا...