حـدیـثـه؛
حـدیـثـه؛
خواندن ۱ دقیقه·۱۶ روز پیش

شبیـه واژه‌ی بسیـار ...

اولین شعری که سرودم و دوست داشتم اینجا به اشتراک بزارم!
اولین شعری که سرودم و دوست داشتم اینجا به اشتراک بزارم!



به نام آنکه به یادش همیشه آرامم💙..
به نام آنکه به یادش همیشه آرامم💙..

.

تـو را مـن دوسـتت دارم؛ شـبیـه واژه‌ی بسیــار

ولیکن قسمـت ما نیست؛ با هم بودن بسیــار

در این تاریک شب خواهم صدا زد من خدا بسیار

که ای الله شاهد باش؛ بشکست این دلم بسیار

من ار صبری کنم کز دوری قلبش به خود بسیار

دلم را کرده‌ام خوش تا کنی لطفی به من بسیار

که بگذشتم ز جانم تا کشد جانم نفس بسیار...

مگر بگذشتن از جانان؛ نمی‌خواهد هنر بسیار؟!

الهـا کرده‌ام مـن رو به درگاهـت ز جـان بسیـار...

که لطفی گر شود شامل به من آرامشی بسیار..!

ـ✍🏼 به احساس قلم : حدیثه میرزائی‌
پ.ن : می‌دونم اشتباهات زیادی داره و از همین جا از تمام شاعران عزیز و خوش‌ذوق کشور عزیزم عذرخواهی می‌کنم و صرفا خواستم اینجا بارگزاری کنم که اگر در آینده نه چندان دور شعری سرودم بدونم که از کجا شروع کردم. و اینکه نظراتتون هم برام بسیـار ارزشمنده و با گوش جان به خاطر میسپرم❤️!
عشقدوست‌داشتنشعرماحساس
••فَـڪَیـف‌َاَصـبِـرعَلےفـِراقِـڪ؟!••
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید