فلسفه "خودت رو توی دیگران دیدن" در نگاه اول خیلی جذاب و امیدوارکننده به نظر میرسه. این ایده میگه که همه آدما یه جورایی به هم وصلن و اگه بتونیم خودمون رو توی دیگران ببینیم، میتونیم بهتر درکشون کنیم و باهاشون همدلی کنیم. اما اگه دقیقتر نگاه کنیم، این فلسفه هم مثل هر چیزی نقدای خودش رو داره.
در سال 1902 جامعه شناس آمریکایی چارلز هورتون کولی در کتابی با عنوان "طبیعت انسانی و نظم اجتماعی" اصطلاح "خودشناسی در آینه ی دیگران" را معرفي کرد. (توضیح بیشترش توی ویکی پدیا هست)
جنبههای مثبت این فلسفه
تقویت همدلی و فهمیدن همدیگه: یکی از خوبیهای این دیدگاه اینه که به ما کمک میکنه با دیگران همدلی کنیم. اگه خودمون رو توی دیگران ببینیم، میفهمیم که اونا هم مثل ما احساسات و دردهای خودشون رو دارن. این باعث میشه کمتر قضاوت کنیم و بیشتر همدیگه رو بفهمیم.
ایجاد حس وحدت و یکی بودن: این فلسفه یادمون میندازه که همه ما آدما توی یه سطحی به هم شبیهیم. همهمون یه جورایی با مشکلات، چالشها و خوشیهای مشترکی دستوپنجه نرم میکنیم. این ایده میتونه کمک کنه که جامعهمون آرومتر و مهربونتر بشه.
بالا بردن تحمل و صبر: وقتی بدونیم که دیگران هم مشکلات خودشون رو دارن، بیشتر صبور میشیم و راحتتر با رفتارهای سخت یا شرایط سخت کنار میایم.
اما نقدهای وارد به این فلسفه
تفاوتهای فردی و خاص بودن هر آدم: یکی از بزرگترین نقدا به این فلسفه اینه که هر آدمی با بقیه فرق داره. تجربههای شخصی ما ممکنه خیلی متفاوت باشه، حتی اگه شرایط مشابهی داشته باشیم. پس همیشه نمیتونیم بگیم "من هم این رو حس کردم"، چون ممکنه اصلاً نتونیم اون حس و حال رو درست درک کنیم.
فراموش کردن مرزهای شخصی: یه مشکل دیگه اینه که اگه زیاد خودمون رو توی دیگران ببینیم، ممکنه مرزهای شخصی و استقلال فردی کمرنگ بشه. هر آدمی نیاز داره که علاوه بر همدلی با دیگران، هویت و فضای شخصی خودش رو حفظ کنه. نباید فراموش کنیم که هرکسی حق داره خودش باشه.
تفسیر اشتباه احساسات دیگران: ممکنه با این فلسفه، بعضی وقتا فکر کنیم دقیقاً میدونیم دیگران چه احساسی دارن، ولی در واقع اشتباه کنیم. حتی اگه شرایط زندگیمون شبیه باشه، تجربه و حس شخصی هر کسی ممکنه کاملاً فرق کنه.
سادهانگاری در مسائل پیچیده: توی مسائل پیچیدهتر، مثل فقر یا بیعدالتی، این فلسفه شاید کافی نباشه. همدلی خوبه، ولی برای حل این مشکلات بزرگ، باید به راهحلهای عملی و ساختاری فکر کنیم.
آیا این فلسفه به درد میخوره؟
در یه حد متعادل و توی شرایط درست، بله، میتونه مفید باشه. اینکه بتونیم با دیگران همدلی کنیم و قضاوتهای عجولانه رو کنار بذاریم، خیلی ارزشمنده. ولی باید بدونیم که هر آدمی یه موجود خاص با تجربهها و نیازهای خودشه. این فلسفه وقتی مفیده که کنار شناخت درست از فردیت و احترام به مرزهای شخصی هر فرد باشه.
به زبون ساده، این ایده میتونه الهامبخش باشه و کمک کنه آدمای بهتری باشیم، ولی نباید فکر کنیم که همه مشکلات انسانی رو میشه با همین فلسفه حل کرد.