من همیشه اینجا رو خیال میکردم!من مینویسم،آدم ها چشم هاشون رو از نوشته هام میگذرونند. یا خوششون میاد یا میگن باز هم ازاین آدمها که فکر میکنند دانشوری،صادق هدایتی،نیما یوشیجی چیزی هستند.اما خب بلا به نسبت نویسندهها،من هم مینویسم.درمورد چی؟پخش و پلا.
حالا هم اگر فرصت باشد،قصدم همین است،و ان شاءالله که خیره!میخوام قصه زندگی این و اونی که از دهن بقیه شنیدم رو کوتاه و اون هم این جا بنویسم.از اون داستان ها که ده خطند ولی با تموم شدنشون میگی ای بابا،عجب نامردیه این دنیا!
یه طوری که انگار که داری خلاصه پشت کتاب رو میخونی!
قبوله؟