نمی دونم طبع استامینوفن نازک بود یا پوست ما کلفته؟!استامینوفنی که تب و درد رو خوب که نمی کرد هیچ گاهی با طنزهای نیش دارش باعث تب و درد بیشتر هم می شد.شاید استامینوفن ما اگر کمی کدئین داشت می ماند و مقاومت می کرد و با سانسور شدن یکی از پُستاش ما رو ترک نمی کرد.دو هفته ای است که از استامینوفن خبری نیست.امیدوارم استامینوفن رفته باشه باشگاه پرورش اندام تا خودشو دیازپام(والیوم)کنه و خیلی زود برگرده.
بچه که بودیم وقتی سرما می خوردیم شربت سرماخوردگی و استامینوفن رو با هم بهمون می دادن و این دو از قدیم یار و یاور هم بودن.برای همین به استامینوفن می گم:«تو رو به شربت سرفه قسم برگرد!»
تصنیف"سه پنج روزه(=پانزده روزه!)بوی گل نیومد"علیرضا افتخاری رو با هم می شنویم و آرزو می کنیم که استامینوفن به خاطر دوستاش هم که شده برگرده و باز هم با طنز تلخ و گزنده اش،حال ما رو خوب کنه.
یک ناراحتی:دست انداز یک تنه از رفتن افرادی مثل استامینوفن از ویرگول به شدّت ناراحت می شود.دست انداز با خیلی از نوشته های استامینوفن همسو و هم عقیده نبوده و نیست ولی وجود افرادی مثل او را برای جامعه کوچک و دوست داشتنی ویرگول ضروری می داند.
یک خوشحالی:خیلی خوشحالم که سه پست"عاشقانههای نانوشته"،"بالاخره شروع شد!"و"قد یک بند انگشت"که توی چالش"حال خوبتو با من تقسیم کن"شرکت کرده بودند،جز برترین های هفته قبل بودند.
یک سوال:نمی دونم چه جوری پست"بدون موم خودت را مومیایی کن!"علی رغم تعداد بازدید،لایک و کامنت کمتر توانست از پست"صاحبین آرای ممتنع در ویرگول چه کسانی هستند؟!"جلو بزند و جز برترین های هفته قبل قرار بگیرد؟!
یک پیشنهاد:پُست دلنشین و دلچسب"یک خانه پر از حال خوب..."که آخرین پست شرکت کننده در چالش "حال خوبتو با من تقسیم کن"است را اگر نخواندید،بخوانید.مطمئنم برای لحظاتی هم که شده،حال شما خوب می شود.