چند یادداشتی که به تازگی در سایتم منتشر کردم و در اینجا اثری از آنها نیست:
چند دقیقه حال و حول: به قیمت یک عمر دست و پنجه نرم کردن با بچهغول! 🔞
سوال سیار مهمی که باید از خواستگارتان بپرسید و هرگز نمیپرسید!
سندرومهای ناشناخته! (قسمت پنجم: سندروم لایِگی)
پارادوکس عجیبِ اسپری تاخیری در عصر شتاب!
نوشتن در زیر آوای بمبها و هیاهوی گلولهها!
وقتی واقعاً تَرَک میخوری و یا پاره میشوی!
بیایید به زندگی در آلودگی عادت نکنیم!
وقتی ما خوابیم دشمن بیدار است!
اثر معجزهوار همدلی را دریابیم!
این یادداشت را که پنج سال پیش در ویرگول انتشار داده بودم را بعد از بهینه و بهروزرسانی کردن، بهتازگی در سایت منتشر کردم:
سایتهای صیغهیابی و همسریابی یا شهر نوهای مجازی؟!
مقدمه:
قصد دارم شما را با آزمونی آشنا کنم که نتیجهی آن، بنا به ادعای برخی از پژوهشگران حوزهی مغز و ژنتیک، میتواند نشان دهد که مغز شما مردانه است یا زنانه. حتماً پیش خودتان میگویید خوب معلوم است هر کس مرد است، مغزش مردانه و هر کس زن است، مغزش زنانه است. ولی برخی از دانشمندان چنین چیزی را تایید نمیکنند و باورشان این است که شما با توجه به میزان هورمون مردانهای که در زمان جنین بودن دریافت کردهاید، مغزتان مردانه و یا زنانه است. و میزان دریافت این هورمون، خود را در ارزشگذاریها، رفتار، منش، جهتگیری و انتخابهای شما مینمایاند. با انجام این آزمون متوجه خواهید شد که مغز شما جدا از این که مرد یا زن هستید، مردانه است یا زنانه؟
سؤالهای این آزمون برگرفته از مطالعات مختلف درباره جنسیت مغز و نحوه نتیجهگیری و امتیازگذاری آن به دست یک کارشناس ژنتیک به نام "آن مویر" تهیه شده است. جواب غلط یا صحیح وجود ندارد بلکه آزمون به شما نشان میدهد که چرا چنین انتخاب کردهاید و تفکرتان اینگونه است. در پایان آزمون میتوانید امتیاز خود را محاسبه کنید. نتیجه چشم شما را به روی برخی از حقایق پنهان خواهد گشود.
چند نکتهی حیاتی:
بخش اول: شرحی است بر "نحوهی برنامهریزی جنین برای تشخیص جنسیت"
بخش دوم: آزمون ۳۰ سوالی "برنامهریزی مغز و یا کشف جنسیتِ مغز" است.
بخش سوم: نحوهی نمرهدهی به آزمون است.
بخش چهارم: نحوهی بررسی نتیجهی آزمون است.
☆ بخش اول را در ادامهی همین یادداشت خواهید خواند. متن کامل را هم میتوانید از سایت دستانداز بخوانید.
بخش اول: نحوهی برنامهریزی جنین برای تشخیص جنسیت
کروموزومها آجرهایی هستند که در بنای ساختمان زیستی ما به کار رفتهاند. همهی ما از کروموزوم تشکیل شدهایم. ۲۳ کروموزوم از پدر و ۲۳ کروموزوم از مادر به فرزند منتقل میشود. اگر بیست و سومین کروموزوم مادر X (شکل آن تقریباً شبیه این حرف است) و بیست و سومین کروموزوم پدر هم X باشد، نتیجه XX یعنی دختر خواهد بود اما اگر بیست و سومین کروموزوم پدر Y باشد نتیجه آن XY است. نقطه آغاز همه جنسیت مؤنث است. به همین دلیل مردان دارای برجستگیهای زنانهای چون نوک پستان و غدد پستان هستند. از هفته ششم تا هشتم بعد از لقاح، جنین کمابیش بدون جنسیت است و بالقوه میتواند به هر دو جنسیت تبدیل شود.
دکتر گونتر دورنر دانشمند آلمانی و از پیشگامان علوم اجتماعی در شمار اولین کسانی است که این نظریه را بیان کرده است: «جنسیت جنین ۸-۶ هفته پس از لقاح مشخص میشود» تحقیقات او نشان میدهد که اگر جنین از لحاظ ژنتیکی پسر (XY) باشد یاختههایی خاص در بدن او رشد میکند تا مقادیر زیادی از هورمون مردانهی تستوسترون را در سراسر بدن منتشر سازند. با این کار بیضهها شکل می گیرند و مغز حالت مردانه میگیرد. این مغز مسئول بروز رفتارها، تمایلات و تواناییهای مردانه همچون دیدن دوردست و ادراک سه بعدی برای پرتاب، شکار، تعقیب و گریز است. جنین پسر (XY) دست کم به یک واحد هورمون مردانه برای تشکیل اندام تناسلی مردانه و سه واحد هورمون مردانه دیگر برای برنامهریزی مردانه ساختار مغز احتیاج دارد اما بنا به دلایلی، این مقدار هورمون معمولاً به بدن نمیرسد؛ یعنی بدن جنین پسر به جای چهار واحد هورمون سه واحد دریافت میکند. واحد اول برای تشکیل اندامهای جنسیِ نر به کار میرود. دو واحد باقیمانده برای تبدیل مغز جنین به مغز کاملاً مردانه کافی نیست، در نتیجه مغزی دو سوم مردانه و یک سوم زنانه شکل می گیرد؛ بنابراین نوزاد پسر، بعدها به شخصی تبدیل میشود که کمی از الگوها و تواناییهای زنانه را داراست. اگر جنین پسر فقط دو واحد هورمون مردانه دریافت کند، یک واحد آن برای تشکیل اندامهای جنسی به کار میرود و به جای سه واحد مورد نیاز مغز یک واحد به آن میرسد. در نتیجه نوزادی متولد میشود که مغزش از لحاظ ساختار و فکر زن، ولی اندامش از لحاظ جنسیت مرد است. در این حالت با رسیدن به سن بلوغ این پسر رفتارهای همجنسگرایانه بروز خواهد داد.
در بدن جنین دختر (XX) اصلاً هورمون مردانه یافت نمیشود و اگر هم بشود، مقدار آن اندک است؛ بنابراین اندامهای جنسی زنانه ساخته میشوند و الگوی مغزی نیز زنانه باقی میماند. سپس مغز با هورمونهای زنانه شکل میگیرد و صفات مدافع آشیانه را پرورش میدهد. این صفات برای بروز نیازمند مراکز مغزی مسئول رمزگشایی علایم کلامی و غیر کلامی هستند. وقتی نوزاد دختر به دنیا میآید ظاهر زنانه دارد و رفتارش نیز به دلیل برنامهریزی زنانه مغزش اینگونه است اما گاهی تصادفاً مقدار زیادی هورمون مردانه وارد بدن جنین دختر میشود. نتیجه چنین اتفاقی تولد دختری است که کمابیش دارای مغزی مردانه است.
بر اساس تخمین چنین گمان میرود که ۸۵٪ - ۸۰٪ مردان دارای مغزی مردانه و حدود ۲۰٪ - ۱۵٪ آنان دارای مغزی زنانه هستند. بسیاری از افراد گروه دوم بعدها همجنسگرا میشوند.
٢٠٪ - ١٥٪ مردان دارای مغز زنانه و حدود ۱۰٪ زنان دارای مغز مردانه هستند.
... هر جا به جنس مؤنث اشاره میشود منظور ۹۰٪ دختران و زنانی هستند که مغزشان اساساً برای رفتارهای زنانه برنامهریزی شده است. حدود ۱۰٪ زنان دارای مغزی هستند که کمابیش با بعضی از تواناییهای مردانه برنامهریزی شده زیرا آنان در ۸-۶ هفتگی دوران جنینی خود مقداری هورمون مردانه دریافت کردهاند. در اینجا آزمونی ساده اما جذاب انجام میدهیم. این آزمون به شما نشان میدهد که برنامهریزی مغزتان تا چه حد زنانه یا مردانه است.
متن کامل را میتوانید از اینجا بخوانید. متشکرم.
حُسن ختام: به نقل از کتاب «اعتقاد بدون تعصب» نوشتهی «پیتر برگر، آنتوان زایدرولد»
کسانی که در برابر تعصبگرایی مقاومت میکنند باید این کار را بدون اینکه خودشان به افرادی متعصب تبدیل شوند، انجام بدهند. اما این به آن معنا نیست که آنها در اقدامات سیاسیشان نباید قاطع باشند. در طول مبارزات در آفریقای جنوبی علیه آپارتاید و ایدئولوژی تعصبآلود حافظ آن، ما سه چهره برجسته میبینیم: نلسون ماندلا، هلن سوزمان و دزموند توتو. هرچند هر کدام از این مخالفان، از سیاستی کاملاً قاطع پیروی میکرد اما همه آنها در دیدگاه و خلقوخوی شخصی اساسا افرادی میانهرو بودند.
وقتی انسانها بهمرور زمان با یکدیگر گفتگو کنند، کمکم بر تفکر یکدیگر تأثیر میگذارند. با وقوع این «آلایش» ، مردم احساس میکنند که مشکل و مشکلتر میتوانند اعتقادات و ارزشهای دیگران را منحرف، نامعقول یا شیطانی بنامند. کمکم این فکر ریشه میدواند که شاید این افراد حرفی برای گفتن دارند. با این تفکر، تلقی قبلی از واقعیت که بدیهی تصور میشد، رنگ میبازد.