سه یادداشت پیشین:
مجسمهساز:
آن قسمتهای ظریف و نازک مجسمه در زندگی ما انسانها همان جاهایی هستند که مجسمهساز شدیدترین و در عین حال دقیقترین و بهجاترین ضربهها را بر پیکرۀ زندگی ما وارد کرده است. همانجاهایی که گویی دردها، غمها و رنجها در حال شکستن استخوانهایمان هستند؛ ولی اگر صبرکردن را به درستی آموخته باشیم، نه تنها استخوانی نخواهد شکست، بلکه خواهیم دید که وعدۀ "فَإِنَّ مَعَ ٱلعُسرِ يُسرًا" ماهرترین مجسمهساز عالم به زیبایی تمام به بار خواهد نشست.
مجسمهساز ماهر، ضربات قلم و چکش را محکم و مطمئن به مجسمه وارد میکند؛ ولی آن تماشاگران ناوارد و ناشی که چیزی از این هنر نمیدانند _و مهارت مجسمهساز ماهر را با مهارت خُرد خودشان محک میزنند_ تصوّر میکنند که هر آن است که مجسمهساز مجسمه را خراب کند و یا آن را درهم بشکند. حال آنکه اگر چون حضرت موسی (ع) در برابر کارهای به ظاهر عجیب و نسنجیدۀ حضرت خضر (ع) بیتابی نکرده و لختی تامّل کنند، خواهند دید که خروجی آن ضربههای به ظاهر ترسناک ولی در حقیقت بسیار متقن، حسابشده و بهاندازه، یک مجسمۀ صیقلکاری شده، ظریف، زیبا و ماندگار خواهد بود.
عجیب است که مجسمهساز چیزی به سنگ اضافه نمیکند، بلکه با ابزارهایی مانند مغار و قلم، بهمرور بخشهایی از سنگ را حذف میکند تا آن سنگ در قالب یک مجسمۀ زیبا به کمال برسد. و هر چه تعداد ضربات مجسمهساز بر پیکر سنگ بیشتر و این ضربات سنجیدهتر، مجسمۀ ساخته شده زیباتر، چشمنوازتر، حیرتانگیزتر و ماندگارتر خواهد بود!
حُسن ختام: به نقل از «مثنوی معنویِ» مولانا
از حجامت کودکان گریند زار
که نمیدانند ایشان سّر کار
مرد، خود زر میدهد حجّام را
مینوازد نیش خونآشام را
میدود حمّال زی بار گران
میرباید بار را از دیگران
جنگ حمّالان برای بار بین
این چنین است اجتهاد کاربین
چون گرانیها اساس راحتست
تلخها هم پیشوای نعمتست