هیچ وقت در نوشتن محافظه کاری نکرده ام.از این نترسیده ام که الان با این نوشته ای که می خواهم منتشر کنم قرار است چند نفر،دیگر مطالبم را دنبال نکنند.
بارها شده است که با انتشار یک مطلب چند نفر از دنبال کنندگان نوشته هایم را از دست داده ام.ولی با خودم پیمان بسته ام که هر چیزی که از دل و جان به آن اعتقاد دارم را بنویسم.بدون هیچ ترس و واهمه ای و بدون حتی اندکی محافظه کاری و ترس از اینکه اگر این مطلب را منتشر کنم خوانندگانم را از دست می دهم.
بارها خودم را از لحاظ ادبی سانسور کرده ام ولی از لحاظ اعتقادی خیر.از کسانی که مهرشان به دلم رفته است و قبولشان دارم به راحتی یاد می کنم.از عکس ها،نقاشی ها،فیلم ها و کتابهایی که دوست دارم به راحتی یاد می کنم. از این نمی ترسم که با آوردن نام کسی و یا به دلیل معرفی عکس،نقاشی،فیلم یا کتابی قرار است مورد ملامت علنی و یا غیر علنی خواننده ها قرار بگیرم.
بنده معصوم نیستم.مثل هر انسان دیگری امکان دارد اشتباه کنم.بعید نیست در مطلبی که در قالب نقد و یا در هر قالب دیگری می نویسم،راه را به خطا بروم.شما محترمانه مرا به راه درست راهنمایی کن.
این مطلب را فقط به این خاطر نوشتم که به شما خواننده عزیزی که مطالب بنده را دنبال می کنی بگویم:
از شمایی که با یک نوشته کل شخصیت بنده را قضاوت نمی کنی و برای بنده نسخه نمی پیچی،ممنونم.
از شمایی که من رو همین جوری که هستم-چه خوب و چه بد- پذیرفتیی ممنونم.
از شمایی که توقع نداری هر سازی که می زنم با ساز شما موافق باشد،ممنونم.
از شمایی که پراکنده نویسی و زیاد نویسی ام را تحمّل می کنی،ممنونم.
از شمایی که به خاطر چشم و ابروی زیبایم،مرا دنبال نمی کنی،ممنونم.
از شمایی که از بنده انتظار معصومیت و قدّیس بودن نداری،ممنونم.
از شمایی که به بنده محبّت داری و پشتم را خالی نمی کنی،ممنونم.
از شمایی که با نظر مخالفت موجب رشد فکریم می شوی،ممنونم.
از شمایی که به خاطر جنسیتم،مرا دنبال نمی کنی،ممنونم.
از شمایی که می دانی"نوشتن آسان نیست"،ممنونم.