همین اول کار بگویم که حاملگی در این مطلب، هیچ ربطی به اون حاملگی که به تولد بچه ختم میشود ندارد! بنابراین اگر به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد آن حاملگی هستید، این مطلب را ببندید و بروید تا بنده کمتر شرمندهی شما شوم!
میخواهی از کدام حاملگی بنویسی؟
قصد دارم از حاملگی مغز بنویسم. از آن حاملگی که فرزندش، فکر و اندیشه است.
چگونه مغزمان را خیلی راحت حامله کنیم؟!
با خارج شدن از مرداب دغدغههای صد من یک غازی که تا خرخره در آنها فرو رفتهایم. با بیرون پریدن از استخر روزمرگی و زمانی را بر لبهی این استخر نشستن و فکر کردن.
برای حاملگی مغز، چه سنّی مناسب است؟
حاملگی مغز سنّ و سال نمیشناسد. مغز در هر سنّی میتواند حامله شود. شاید یک نفر بتواند در کودکی، حاملگی مغزی را تجربه کند و نفری دیگر، با گذشت هفتاد سال از عمرش، هنوز به این توفیق دست نیافته باشد.
آیا میتوان همیشه از ناحیهی مغز حامله بود؟
همیشه حاملهی مغزی بودن خوب است، ولی به شرطی که صاحب آن مغز زایمان کردن به موقع را آموخته باشد. چرا که مغز اگر به موقع زایمان نکند، کار صاحبش را به جاهای باریکی چون دردهای میگرنی و انواع و اقسام بیماریهای روحی و جسمی میکشاند.
بهترین زمان برای زایمان مغز، کی است؟
همچون نطفهای که در داخل رحم پرورش مییابد. فکر نیز باید در داخل مغز، پرورش یافته و آمادهی تولد و به دنیا آمدن شود. مغز زمانی که فکری را به تکامل برساند، آمادهی زایمان میگردد.
تولد و به دنیا آمدن در اینجا به چه معنی است؟
به دنیا آمدن در این جا به این معنی است که آن فکری را که در مغز میپرورانیم به موقع به ثمر برسد.
آیا فرزندانی که از مغز آدمها، متولد می شوند، هم شکل هستند؟
همانطور که فرزندانی که از رحم آدمها، متولد میشوند، هم شکل نیستند، فرزندان تولد یافتهی مغز انسانها نیز هم شکل نیستند. این فرزندان امکان دارد در قالبهای مختلفی همچون موسیقی، کتاب، مجسمه، نقاشی، فیلم و یا در شکل یک اختراع و ابداع، متولد شوند و یا به هزاران هزار صورت دیگر.
آیا زمان بارداری و حاملگی مغزی مانند زمان حامگلی رحمی، همیشه یکسان است؟
خیر. زمان حاملگی رحمی، در اغلب موارد نه ماهه است ولی زمان حاملگی مغزی، بستگی دارد به نوع و حجم آن فکری که مغز حملش میکند. ممکن است زمان حاملگی برخی از فکرها و زایمان آنها حتی از مدت زمان حاملگی موش و همستر که حدود بیست روز است، کمتر شود! ممکن هم است که زمان حاملگی یک فکر حتی از مدت زمان حاملگی فیل آفریقایی و نهنگ عنبر که بیش از یکسال و نیم است، بیشتر شود!
آیا همچون حاملگی رحمی، حاملگی مغزی میتواند به سقط بینجامد؟
آری. زمانی که صاحب مغز به این نتیجه برسد که فکری که در مغز میپروراند، فکری بیهوده و آسیب زاست، بایستی درصدد سقط برآید و از گذاشتن وقت و انرژی بیشتر برای پرورش آن فکر بیثمر دست بردارد.
آیا مغز هم امکان زایش چندقلویی را دارد؟
آری. مغز نیز میتواند همچون حاملگی رحمی، چند قلو حامله باشد. امّا امکان این که این قُلها با هم و یا نزدیک به هم به دنیا بیایند، بسیار اندک است.
آیا حاملگی مغزی همچون حاملگی رحمی رو به کاهش است؟
اوضاع حاملگی مغزی همیشه کساد بوده است. نرخ زاد و ولد اندیشه که محصول زایش مغز باشد مدتهاست که منفی شده است. میتوانیم با قاطعیت بگوییم که نسل انسانهای متفکری که مغزشان همیشه حامله بود و همیشه در حال زایش فکری بودند، منقرض شده است و یا رو به انقراض است.
آیا ابزاری برای جلوگیری از حاملگی مغزی وجود دارد؟
هر روز که از عمر بشر گذشته، این ابزارها بیشتر و بیشتر شدهاند. در قالب سرگرمیهای کاذبی که هر روز تولیدشان متنوعتر و شکلشان گستردهتر شده است. سرگرمیهایی که گاهی حتی آنها را به عنوان ابزاری برای حاملهکردن مغز به ما غالب میکنند ولی در عمل جلوی حامله شدن آن را میگیرند و حتی آن را عقیم میکنند!
آیا حاملگی مغزی همچون حاملگی رحمی، نشانه یا نشانههایی دارد؟
شاید این بخش از کتاب«ثروتمندترین مرد بابل»، بهترین جواب برای این سوال باشد:
"کوبی" در حالی که حیران شده بود، گفت: «در این همه سال دوستی که کنارت بودم، هیچ وقت نشنیده بودم این طوری حرف بزنی و هرگز تو را تا این حد عجیب ندیده بودم!»
"بن سیر": «برای اینکه هیچ وقت این طوری فکر نکرده بودم. هر روز از سپیده دم تا زمانی که تاریکی مانع کار کردن من بشه به سختی کار میکنم...»
آیا میتوانی از یک چهرهی مشهور که دچار این نوع حاملگی شده است نام ببری؟
میتوان به این سکانس از فیلم«وقتی نیچه گریست»بسنده کرد و از اطالهی کلام گریخت. جایی که نیچه به روانشناس میگوید:«من فقط حامله هستم...سر دردهای من، دردهای زایمانه!»
چرا آخه؟!
دوستان عزیز این مطلب که نحوهی انتخاب برندگان ماهنامه دستانداز را در آن نوشتهام را تا جایی که امکان داره با دقت بخوانید و نظرتون رو برام بنویسید. اغلب دوستانی که به نحوهی انتخاب برندهها در آخرین ماهنامه دستانداز اعتراض داشتند، هنوز به این مطلب سر نزدند و نظرشون رو برام ننوشتند. چرا آخه؟!
این رو بگم و برم:
سرعت انتشار مطلب از طرف بنده، بستگی به میزان استقبال شما دارد. بیش از سیصد مطلب آماده و نیمه آماده در پیشنویس دارم که به خاطر ترس از خوانده نشدن، منتشر نکردهام.
مطلب قبلیم:
حُسن ختام: به نقل از کریستیان بوبن، نویسندهای که به شدّت دوستش دارم.
دانشجویی که جانشین پزشک سن-سرنن بود به من گفت به خاطر این که وقتش را صرف خواندن تمام آثار داستایوسکی کرده، در امتحانات سال اول مردود شده است. مردی که روان بشر برایش اهمیت دارد، حتماً جسمها را هم خوب معالجه میکند. تفکر درباره چیزهای نامرئی، مردود شدن در امتحانات، یعنی راه درست را پیش گرفتن.