برای این که خوردنی شوی،ابتدا بایستی که خوب پخته شوی.چرا که کم هستند کسانی که خام را بر پخته ترجیح می دهند.و این را نباید از نظر دور داشت که:«پخته شدن،شرط خوردنی شدن است ولی لزوماً هر پخته ای،خوردنی نیست!»
بعد از این که پخته شدی،بایستی درصدد خوشمزه شدن برآیی.خوشمزه شدن به دست نمی آید مگر با تعادل و میانه روی.تعادل در شکل و میانه روی در طعم.
پختگی و خوشمزه گی در کنار هم و با هم،می توانند یک خوردنی را به کمال برسانند.چه بسیار خوشمزه های نپخته و چه فراوان پخته های بدمزه ای که دور ریخته شده و می شوند.
خامی:رفتارهایی است که پشیمانی به دنبال دارند.
تُندی:عصبانیت ها و زود از کوره در رفتن هاست.
بی نمکی:تفریط و کاهلی در کارهاست.
شوری:افراط و زیاده روی در امور است.
دو مطلب قبلیم:
فهرست نوشته هایی که به تازگی خواندم و به نظرم حیفه که کم خوانده شوند یا چه بهتر که بیشتر خوانده شوند(بدون ترتیب!):
دوستان عزیزی که جای مطلب خوبشون اینجا خالیه به بزرگی خودشون ببخشند.
حُسن ختام: