مقدمه:
اگر بزرگترین کبابی اردبیل برای شما باشد و شما معروفترین کبابپرداز یا کبابزن دنیا باشید، دلیل نمیشود که بتوانید کاندیدای رقیبتان را به سیخ بکشید. تنها وجه مشترک به سیخ کشیدن کباب کوبیده و کاندیدای کوبیده، کوبیده بودن هر دو است و والسلام!
به سیخ کشیدن کاندیدای رقیب، مانند خرمن کوفتن که کار هر بُز نیست، گاو نر میخواهد و مرد کهن، یعنی قلقهای خاص خودش را دارد. این حقیر با پژوهشهای وسیعی که در این حوزه و نه در آن حوزه(!) انجام دادم، اصول کوبیدن و به سیخ کشیدن کاندیدای رقیب را فراگرفته و برای اولین بار در جهان، آن را در طبق اخلاص گذاشته و دربست تقدیم تمام کاندیداهای حال حاضر و آتی جهان، مینمایم. پس بدانید و آگاه باشد که از این پس، در سرتاسر جهان، کاندیداهای بیشتری، اقدام به کوبیدن و به سیخ کشیدن کاندیداهای رقیب خود خواهند کرد!
هدف از کوبیدن و به سیخ کشیدن کاندیدای رقیب چیست؟!
ابتدا باید بدانیم که برای چه هدفی، یک کاندیدا، کاندیدای رقیبش را میکوبد و به سیخ میکشد؟ جواب این سوال یک کلمه است: «قدرت!»
کاندیدای کوبنده پیرو محض این فرمودهی عمو نیکولوی حقّهبازپرور (همان ماکیاولی مشهور) است که: «اگر شهریاری (همان مسئولان امروزی خودمان) نیّت حفظ قدرت را دارد، نباید به هیچ فضیلت اخلاقییی پایبند باشد.»
کلاً هر چیزی که به پای یک مسئول قدرت دوستِ قدرت پسندِ قدرت طلب، بند شود، خوب نیست، به خصوص: «فضیلت و اصول اخلاقی» که همه بدتر است!
قدرت، و تو چه میدانی قدرت چیست؟
لیدیز اند جنتلمن! «قدرت» چیز بسیار عجیبی است. هرگز حسرت داشنتش را نخورید. خدا را شکر کنید که هیچ قدرتی ندارید. لازمهی به قدرت رسیدن، از دست دادن خیلی از چیزهاست و لازمهی حفظ قدرت، دستزدن به خیلی از کارها!
ایوان مخوف برای حفظ قدرتش شصت هزار نفر را در طول یک هفته، سلاخی، غرق و یا به سیخ کشید! ولادِ به میخ (البته میخهای قدیم که چند برابر سیخهای الان بودند!) کشنده! یا ولاد دراکولا، پس از این که خبردار شد سلطان مراد عثمانی در راس سپاهی سنگین، قصد تصرّف سرزمینش را دارد، دستور داد تمام بیست هزار اسیر عثمانی در نبردهای پیشین را در جنگلی در حوالی مرز، به میخ کشیده و جنگلی از بهمیخکشیدهشدگان بر پا کرد! سلطان مراد عثمانی وقتی به مرز رسید و آن وضعیت را دید به حالت تهوع دچار شد و چند ورق قرص ضد تهوعِ قوی، طلب کرد! آتیلای هون دستور داده بود گونهی کودکان را جِر بدهند تا از همان کودکی تحمّل درد را یاد بگیرند. چون خوب میدانست حکومت دردناکی را برای آنها رقم خواهد زد. او دستور داد برادرش «بلدا» را در خواب بکشند تا مبادا فردا روزی، برای قدرتش، شاخ بشود! البته همین آتیلای هون وقتی سقط شد، مردم ظلم دوست و ظلمپرورش از شدّت علاقه به او، رگ دست خود را میزدند! و در نهایت در مورد «قدرت» همین بس که جناب مائو تسه تونگ گفته است: «قدرت سیاسی، از لولهی تفنگ، جوانه میزند!»
طرز کوبیدن؟
برای این که یک کاندیدا، بتواند کاندیدای رقیبش را به سیخ بکشد، ابتدا باید او را خوب بکوبد. برای کوبیدن همچون موجود بینوایی، هیچ گوشتکوب یا چرخ گوشتی، مثل تهمت، دروغ و انگ زدن، عمل نمیکند!
جلوگیری از حواسپرتی در هنگام کوبیدنِ کاندیدای رقیب، از سوی کاندیدای کوبنده، اهمیت به سزایی دارد. یک کاندیدا نباید بگذارد دو کلمهی کوچک و بدشگون مانند «بدهکاران بانکی» حواسش را پرت کند. لذا بهتر است کاندیدای کوبنده، برای احتراز از حواس پرتی، تمام تهمتها و انگهایی که از قبل روی کاغذ نوشته و یا برایش نوشتهاند را روخوانی کند و خیال خودش و طرفدارانش را راحت کند!
برای این که بفهمیم یک کاندیدا به خوبی کوبیده شده و آمادهی به سیخ کشیده شدن است یا نه؟ کافی است به دقت به او نگاه کنیم. کاندیدای کوبیده شده، معمولاً یک یا چند مورد از این عکسالعملها را از خودش بروز میدهد: رنگ صورتش به سرخی میگراید. زبانش به لکنت میافتد، دستانش میلرزد، تُن صدایش بالا و پایین میشود و یا با رو کردن دست کوبنده، مقاومت به خرج میدهد!
روش به سیخ کشیدن؟
پس از کوبیدن کاندیدای رقیب، زمان به سیخ کشیدن او فرا میرسد. برای این که یک کاندیدا، به خوبی، به سیخ بند شود و نریزد، هر چند اگر بریزد هم مهم نیست! باید مقداری چربی به او بیفزاییم. مخصوصاً اگر کاندیدای رقیب، در عرصهی دریافت حقوقهای میلیاردی، دزدی و لفت و لیس کردن، بیعرضه و سستعنصر باشد و نتوانسته باشد از این منابع، خود و حساب بانکیاش را فربه و صاحب دنبه و چربی فراوان کرده باشد! کاندیدای کوبنده و به سیخ کشنده، بایستی برای چرب کردن کاندیدای رقیب، کمی از لفت و لیسها و گندکاریهای خودش در مسئولیتهای قبلی را هر جوری که شده است به گردن او بیندازد!
یک نکتهی باریکتر از مو!
کاندیداهای کوبنده باید این نکته را به خاطر داشته باشند که کوبیدن کاندیدایی که در مسئولیتهای قبلیاش خوب کار کرده و بخور بخور و صد البته بخور(!) نکرده باشد، بسیار سخت و طاقت فرساست. کوبیدن همچون کاندیدایی، به دوز بالایی از پررویی (تا اندازهای که باعث اوردوز کردن خودش نشود!) و همچنین مقدار معتنابهی از آمادگی روحی و روانی، نیاز دارد.
آخرش چه کسی رای میاره؟ کاندیدای کوبنده و به سیخکشنده یا کاندیدای کوبیده و به سیخ کشیده شده؟!
گاهی یک کاندیدای خوشکوب (کاندیدای خوشکوب، کاندیدایی است که به دلیل کارنامهی بد در دوران مسئولیتهای قبلیاش، به راحتی قابل کوبیده شدن است!)، برای جلوگیری از کوبیده شدن و به سیخ کشیده شدن خودش، بهترین دفاع را حمله تشخیص داده و درصدد کوبیدن و به سیخ کشیدن کاندیدای سختکوبِ رقیب بر میآید!
تاریخ ثابت کرده است که مردم در اکثر موارد، دوستدار کاندیدای کوبنده و به سیخ کشنده هستند تا کاندیدای کوبیده و به سیخ کشیده شده و چه بسا کاندیداهای خوشکوبی که چون کاندیدای سختکوب (کاندیدایی که به دلیل کارنامهی قابل قبول در مسئولیتهای قبلیاش به راحتی قابل کوبیدهشدن نیست!) رقیبشان، ناشی بوده و از تواناییها و مهارتهای لازم برای کوبیدن و به سیخ کشیدن دیگران، برخوردار نبوده، موفق به کوبیدن و به سیخ کشیدن او و در نهایت، کسب آرای اکثریت شدهاند!
مردم به خاطر یک کباب خوب، حاضرند دوازده ساعت رانندگی و کلّی پول خرج میکنند. بدون این که بدانند، این کبابزن خوب و چیره دست است که باعث جذب آنها شده است، نه آن کباب کوبیده!
تواناییها و مهارتهای لازم برای کوبیدن و بهسیخکشیدن کاندیدای رقیب!
یک کبابزن، برای بهسیخکشیدن کباب کوبیده، فقط به یک مهارت نیاز دارد و آن هم، همان به سیخ کشیدن کباب کوبیده است. ولی برای کوبیدن و به سیخ کشیدن کاندیدای رقیب، باید به چندین هنر، علم و یا فن، آراسته بود. هنرها، علوم و فنونی مانند:
رسیدیم به پایان، بالاخره. این شما و این هم، موخره!
بندهی حقیر سرتاپا تقصیر، خدا خدا میکنم که علم پزشکی و سایر علوم اینقدر پیشرفت کنند که هم بتوانند واکسن یک ویروسی، مانند ویروس کرونا را کمی سریعتر بسازند و هم با ساخت دستگاههای اسکن مغزی و آندوسکوپی و کولونوسکوپی ویژه، قادر باشند به راحتی و بدون انجام هیچ مناظرهای، ببینند داخل هر کاندیدایی چه میگذرد؟! اگر آن روز فرا برسد. هر کاندیدایی، فقط با انتشار اسناد پزشکیاش، میتواند اعتماد مردم را به راحتی و به حق، به خودش، جلب کرده و اکثریت آرا را کسب کند!
دو مطلب قبلی:
دوستان علاقهمند به "نوشتن"! به گاهنامه شماره نوزده، سر بزنید و برای موضوعات مطرح شده در آن مطلب بنویسید و در صورت برنده شدن، کتاب جایزه بگیرید. چشم به هم بزنید خرداد هم تمام شده، چرا نمیبجنبید؟! برو باب دلت خوشه، کی توی این روا حال جُنبیدن دارده؟!
اگر وقت دارید: به نوشتههای هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسمِالله.
حُسن ختام: فقط برای این که این مطلب سنگینی که خوندید رو بشوره و ببره!
پیشنهاد مطالعه: