به صورت کاملاً اتفاقی و از نوع گمراهیهایی که عارفِ فاصل(!)، عارف بالشّیطان(!)، آیتالله باری به هر جهت(!) یا همان "گوگل" خودمان، پس از جستجوی کلمه یا جملهای از سوی جناب جستجوگر، برای او رقم میزند. بدینترتیب: حضرت جستجوگر، برای اولینبار و آخرینبار، پا به عرصهی ویرگول گذارده و یک مطلبِ نطلبیده را میخواند ولی به مُرادش که نمیرسد، هیچ، چون با پیشفرضهای ذهنی او به هیچوجه همخوانی ندارد، اعصابش به هم میریزد و بدینترتیب دست به کار شده و واردِ گود میشود!
فوراً یک پروفایل، معمولاً بدون نام و بدون عکس و گاهی هم با یک نام مستعار و یک تصویرِ مبهم، درست میکند تا فقط و فقط از نویسندهی آن مطلب، انتقامِ سخت بگیرد! فحشها، توهینها و یا اراجیف عجیب و غریبش را بدرقهی راه نویسنده کرده و برای همیشه ویرگول را ترک میکند!
البته در موارد استثناء دیدهام کسانی که به هدفی غیر از آنچه در بند پیش گفتم، به خود زحمت اینکار را دادهاند. مثلاً آمدهاند شماره همراهشان را و یا مشخصّات قد و بالای رعنا و داراییشان را نوشتهاند. محضِ جُفتیابی و بالارفتن از هرم مشهور آبراهام مازلو!
نامِ این پدیدهی نامبارک که بارها و بارها یقهی مرا گرفته است را با کسب اجازه از شما دوستان عزیز فرهیخته، با نگاهی به عبارتِ "ظروف یکبار مصرف"، "ظهور یکبار مصرف"، نامیدم. چون طرف، از پروفایلی که ایجاد کرده است، فقط یکبار، آن هم محضِ به هم ریختن روح و روان نویسنده و خنک شدن دل خودش، استفاده میکند و میرود و دیگر به پُشت سرش هم نگاه نمیکند!
آقا! خانم! دنیا ارزش این حرفها را ندارد. باز هم بیا، باز هم به اینجا سر بزن، امّا اینبار با آرامش و با دست پُر نه نا آرام و با دهانی پُر!
دو مطلب گذشته:
حُسن ختام: