گذشته،وقتی ارزش داشت که«حال»بود.گذشته دیگر فرصت«حال»شدن نمی یابد.بنابراین هیچ ارزشی ندارد.
آینده،ولی«حال»بالقوه ای است که احتمال بالفعل شدن دارد.آینده ارزش دارد چرا که احتمال دارد فرصت «حال»شدن را بیابد.پس نمی توان نظری به آینده نداشت و آن را نادیده انگاشت.
«حال»گرانقمیت ترین سرمایه هر انسان زنده است.پس برنده کسی است که گذشته را بگذارد و با نیم نگاهی به آینده،«حال»را دریابد و هر چه در توان دارد برای«حال»ش بگذارد.
آدمی تنها زمانی افسوس«حال»ی که می گذرد و به گذشته تبدیل می شود را نمی خورد که در هر«حال»که است،بهترین کاری که برای گذران و انقضای آن«حال»متصور است را به انجام برساند.
آدمی تنها زمانی آینده ای پر از حسرت و آه ندارد که برای آینده ای که قرار است تبدیل به«حال»شود،برنامه داشته باشد و بداند که بهترین کار برای انجام در«حال»ی که قرار است برسد،چه است.
پس هر چه هست در «حال»است و سرنوشت هر انسانی در«حال»ی رقم می خورد که قرار است برسد و به چشم هم زدنی بگذرد!
دو مطلب قبلیم: