توی اداره یک همکاری دارم که بیشتر از این که با هم همکار باشیم، دوست هستیم. اسمش محمد تقیه. محمد تقی جزو محدود آدمایی هست که از هم صحبتی باهاش لذت می برم و هر چی باهاش حرف می زنم خسته نمی شم. همیشه واسه ی کار میاد پیشم ولی چون از صحبت با هم کیف می کنیم، کار رو طول می دیم تا بیشتر با هم حال کنیم. از اون تپلویم تپلو صورتم مثل هلوهایِ خوش مشرب که هیچ وقت خنده از روی لباش نمی افته. بهش می گم : «محمد تقی دوست دارم اگر قراره کرونا بگیرم، از تو بگیرم! » اونم می زنه زیر خنده. از اون خنده هایی که هیچ کس از تماشاش سیر نمی شه. « محمد تقی! بیمار خنده های توام بیشتر بخند! »
محمد تقی عاشق تاریخه. خیلی تاریخ خوانده. در مورد تموم زوایای تاریخ ایران و حتی جهان اطلاعات خوبی داره. خسرو معتضد رو هم اصلاً قبول نداره. می گه حرفاش یه طرفه است و تاریخ رو تغییر می ده و یا اون بخش هاییش رو روایت می کنه که به نفع خودش و بعضیا باشه و یا عوام مردم از شنیدنش لذت ببرند!
دیروز سر برخی از خُلقیات خاص ما ایرانی ها، با هم گپ زدیم. محمد تقی یه داستان خنده داری رو تعریف کرد که به نظرم، با تموم خنده دار بودنش، نکته ی خوبی داشت. در مورد این که اکثر ما ایرانی با کمترین تحقیقی، در مورد هر موضوعی، خیلی سریع به نتیجه می رسیم و حکم قطعی رو صادر می کنیم!
این داستان یا ظاهراً جوک رو نمی دونم شنیدید یا نه. اگر شنیدید که هیچی. اگر نشنیدید، اینجا بخونیدش:
از طرف سازمانی سه جانورشناس از کشورهای ایران، آمریکا و ژاپن انتخاب می کنند و بهشون می گن که برید هند و روی فیل ها تحقیق و تفحص کنید. زمان و پول هم برای انجام این ماموریت نامحدوه.
ایرانیه پس از شش ماه، تحقیقش رو تموم می کنه و یک کتاب با این نام در مورد فیل ها منتشر می کنه:
« همه چیز درباره ی فیل ها! »
ژاپنیه پس از ده سال، تحقیقش رو تموم می کنه و یک کتاب با این نام در مورد فیل ها منتشر می کنه:
« فیل ها رو بیشتر بشناسیم! »
آمریکاییه پس از پنجاه سال، تحقیقش رو تموم می کنه و یک کتاب با این نام در مورد فیل ها منتشر می کنه:
« مقدمه ای بر فیل شناسی! »
بحث فیل شد، یاد ترانه ی قدیمی و شاد « حمدی فیل » از سلیمان واثقی ( سُلی ) افتادم. اگر گوش ندادید برید گوش بدید، قول می دم گوش دادنش حالتون رو خوب می کنه!
پ.ن:
مردم کشور ما هم مانند مردم هر کشور دیگه ای، اخلاق های خوب و بد زیادی دارند که باید: خوبهاش رو تقویت کنند و بدهاش رو اصلاح. بنابراین این داستان رو نیاوردم که بگم ما ایرانیها بدیم و بقیه مردم دنیا خوب هستند!
مطلب قبلیم: ( در این مطلب: دیشب بخشی از ایمیل ویرگول رو آورده بودم، ولی امشب کاملش رو آوردم. )
یادش به خیر: ( یکی از مطالبی که اون اوایل حضورم در ویرگول منتشر کردم. )
حُسن ختام: ( شعر زیبایی از سهراب سپهری عزیز که بد نیست این روزها با خودمون زمزمه ش کنیم. )