Sillaw û rêz hevalên hêja :)
خب اینجور بگم که تقریبن دو سال پیش وقتی دیگه همهی مجازی رو پاکیده بودم یه روز یه شعری سرچ کردم و گوگل برام یه پست از ویرگول رو اورد .. وارد شدم و بعدش : عه! من اینجا اکانت دارم که :/
عاره عادتمه تو هر سایتی هر جایی اکانت داشته باشم ^^ اونموقع یه جایی بود به نام : محفل ، اونجا بودم مدتی .. بعد اونجا هم بسته شد و اومدم ویرگول و همینکه اومدم بیدرنگ اولین پستمو بهانهی شیرین من که قبلا تو کلاس برای سرگرمی دوستان نوشته بودم رو منتشر کردم و بعدش شروع کردم به گشت و گذار بین ویرگولیان :)))
خب اولین کسی که رفتم خوندمش و براش کامنت گذاشتم و بعدش فالوم کرد همون روز اول : پوریای سرزمین عجایب بود که مدتیه دیگ نیست :)
بعدش صدای ماه عزیز بود که خوندمش و اونم الان کم پیداس و از اینجا واقعن خوشم اومد و بعدش خرگوش که اونم نیست دیگه :) و بعدش آناهیتا فرهادی (فک کنم) که اونم نیست یه مدت کوتاه شناختمش و عاشق نوشتههاش شدم :) و .. همینجوری ادامه :) با ادمای جالبتر و باحالتری اشنا شد که بعضیا کم کم رفتن و بعضیا هستن و بعضیا هم آمدن ؛)
اینجا رفقای باحالی دارم .. که شاید در پستی دیگر مث بقیه بچه ها در مورد هر کدام بنویسم تا بماند برای بعدها ؛)
احساس میکنم خیلی از آدمای ویرگول میتونن درکم کنن .. چون آدمایی اینجا میمونن که اهل دلن ، در واقع اهل خوندن و نوشتن هستن :))
بقیه آدمها اینجا دووم نمیارن ؛) .. کم کم ویرگول برام واقعن با ارزش شد .. تبدیل به یکی از صدها دفتری شد که همینکه دلم میخواد شروع میکنم به ردیف کردن واژهها توش و دلم ذرهای اروم میشود با نوشتن حال و احوالم :)
اینجا از چیزهای مختلفی میگن ؛ یکی از حالش .. دیگری از تجربههاش ، اون یکی خاطره هاش .. یکی از دلتنگیاش .. اون یکی رویاهاش و خواندن تک تکشان روحم را نوازش میکند باور کنید ؛)
با هر کامنتی حال ادم جور دیگر میشود مخصوصن کامنتهای طولانی ؛) کامنتهای طولانی رو دوست دارم ، بحث کردن در کامنتها در مورد موضوعات مختلف رو دوست دارم ، خوندن تو ویرگول رو دوست دارم .. نوشتن تو ویرگولو دوست دارم ؛)
وقتی یکی درکم میکنه رو دوس دارم ، وقتی بزرگترای اینجا که از من بزرگترن و با تجربهترن منو راهنمایی میکنن رو دوس دارم واقعن ؛) ..
استفاده تجارب بقیه و تفکر در مورد موقعیتای مختلف واقعن لذتبخشه :)
زندگی قشنگه ولی با ویرگول قشنگتره ؛)
امسال کمتر میام به دلیل پشت کنکور موندن احتمالن ؛) ولی قیدتو نمیزنم ویرگول گیان ؛)
برام دعا کنید تموم شه !
پ.ن : شما هم اگه دوسدارین داستان خودتونو با ویرگول بگین :)
پ.ن۲ : هنوزم مریضم و همچنان سرماخوردگی داره وجودمو ذره دره میخوره :/
پ.ن ۳ : گویند سرانجام ندارید شما .. مائیم که بی هیچ سرانجام خوشیم 🙃🌱🙌
بمانید در پناه آن بالایی
💙
۱۴۰۳/۰۶/۱۷
T(01 : 57)