لطفاً در هنگام دیدن تصویر این پست، پرتقالی، نارنگی و لیمو شیرینی با چاقو دستتون نباشه! این نقاشی علی ۳ ساله از قزوین نیست، ساختار سازمان یا گروه های متداخله(حلقوی)
+ شروع کرد قلمبه سلمبه حرف زدن! +نع، صبر کن الان ردیفش میکنم. ببین، در این سازمان ها افراد نقش های مختلفی رو به عهده میگیرن، یعنی چی، یعنی یکی یه جا مدیره، یه جا بازرس، یه جا عضو ساده، یه جا لابی گر و مذاکره گره یه جا مسئول فروشه و... عین یه دایره که افراد در دور تا دور دایره میچرخن و مختصات مختلف میگیرن.
خوبیش چیه؟! افراد چون در موقعیت های مختلف هستن پس بوروکراسی و نامه نگاری و انتظار و... کاهش پیدا میکنه، هماهنگی میره بالا، منابع به طور کامل و صد در صدی استفاده میشن و سازمان چابک و سریع به حرکت خودش ادامه میده!
حالا بدیش چیه؟ حالا یه آدم بیخودی و بی سوادی وارد این دایره شد یا نه آدم باسوادی بود اما خودشو بروز نکرد، بعد هی پست و مقام کلیدی گرفت، شما بگید چی میشه؟! اشکال بعدی خروج یا تعویض افراده، چون عملا همه چی به اون فرد یا افراد گره میخوره پس عملا تعویض افراد سیستم رو با مشکلات جدی رو به رو میکنه اما عموما یه حلقه ی آخر و بلا استفاده ای ایجاد میکنن که خروجی ها به اون حلقه هدایت میشن. پ.ن: تصویر فرمال پیدا نکردم و مجبور شدم خودم هنرم رو به رخ جهانیان بکشم و... پ.ن: اینکه هی غر میزنید میگه فلانی و بهمانی چرا انقدر پست میگیرن دلیلش اینه و نفس عمل و تصمیم درسته، خود اون افراد آدمای کارآمدی نیستن. پ.ن: بهش در عامیانه هزارفامیل هم میگن. پ.ن: یعنی یکی یه جا فرمان پذیره و جای دیگه فرمان ده!