تقریبا هرکسی حین خواندن این مطلب، در ذهن خود با خودش صحبت کرده است. اگرچه برخی از ما این کار را بیشتر از سایرین انجام می دهیم اما همه ما بطور منظم مکالمه با خودمان را تجربه می کنیم. با این حال، آنچه که ما آن را "صحبت با خود" یا فکر کردن در مورد خود می نامیم بیشتر از آنچه تاکنون می دانستیم، دارای اهمیت است. ما باید این واقعیت را بپذیریم که گفتگوی منفی با خود بر سلامت فیزیکی و روحیه ما اثرگذار است.
فیزیکدانان کوانتومی اظهار داشتند که افکار ما سازنده واقعیت ما هستند.
دکتر کاندیس پرت، که گیرنده مواد مخدر را در مغز ما کشف کرد و نویسنده "مولکول های احساسات - چرا راهی را که احساس می کنید احساس می کنید"، می گوید که احساسات ما یا آنچه که "احساس می کنیم" محرک واکنش های شیمیایی در مغز ما هستند. احساسات و افکار، انتقال دهنده های عصبی ای را آزاد می کنند که:
دکتر نورمن دوید ، نویسنده "مغزی که خود را تغییر می دهد"، می نویسد که مغز به معنای واقعی کلمه می تواند عملکرد و ساختار خود را فقط از طریق آنچه که فکر می کنیم یا تصور می کنیم تغییر دهد. افکار، ادراک و فعالیت ها، ژن ها را در بدن ما روشن یا خاموش می کنند و همچنین باعث تحریک فعالیت سایر واکنش های شیمیایی می شوند.
بنابراین وقتی به طور مداوم این مکالمات را با خودمان انجام می دهیم چه اتفاقی می افتد؟
1. همراهی "استرس" با "گفتگوی منفی با خود" باعث آزاد شدن کاتکول آمین ها از قبیل دوپامین، اپی نفرین و نوراپی نفرین می شود. کاتکول آمین ها هورمونی هایی هستند که توسط غدد آدرنال شما آزاد می شوند.
2.این مواد در سیستم عصبی مرکزی به عنوان دستگاه تعدیل کننده سیستم عصبی و در سیستم گردش خون به عنوان هورمون عمل می کنند.
3. این موارد که به هنگام احساس وجود خطر یا تهدید افزایش می یابد متاثر از "گفتگوی منفی با خود " نیز هستند.
4.میزان تولید کورتیزول که همان هورمون استرس است به عنوان محصول جانبی استرس و افکار منفی و یا "گفتگو با خود"، افزایش می یابد.
5.کورتیزول افزایش یافته، به ویژه در موارد مزمن می تواند حجم واقعی قشر جلوی سمت چپ مغز را که با احساسات مثبت در ارتباط است، کاهش دهد.
فکر کردن یا گفتگو با خود چه مثبت و چه منفی، نه فقط بر خلق و خو یا احساسات ما بلکه بر تمام ساختارهای فیزیکی بدن ما تأثیر دارد. انتقال دهنده عصبی گردشی و هورمون ها یک زنجیره تحت تاثیر یکدیگر ایجاد می کنند و بر سلامت قلب و عروق، سیستم گوارش، مدیریت وزن، خلق و خو، انگیزه ، اضطراب و علاقه اثر می گذارند.
انتقال دهنده های عصبی آرام بخش GABA و سروتونین وظیفه کنترل میزان اضطراب، ایجاد احساس رضایت از خود، افزایش سطح شادی و محافظت در برابر افسردگی را دارند. انتقال دهنده های عصبی تحریک کننده، به ویژه دوپامین، هنگام احساس عشق، وارد بازی می شوند. دوپامین سبب ایجاد انگیزه و علاقه می شود.
با این حال اگر تعداد این انتقال دهنده های عصبی خیلی کم و یا خیلی زیاد باشند یا اگر آنها از حالت تعادل با یکدیگر خارج باشند، این مسئله می تواند تاثیرات مضر بر سلامتی جسمی و احساس ما داشته باشد.
این هورمون ها و انتقال دهنده های عصبی مستقیماً تحت تأثیر افکار و مکالمات درون ما هستند. بنابراین داشتن افکار مثبت و "گفتگوی مثبت با خود" ابزارهای مفیدی برای حفظ سلامت در بدن، ذهن و روح هستند.
روزانه بر روی مثبت فکر کردن در مورد خود تمرکز کنید. مثبت اندیشی شانس شما را برای داشتن احساس شادی، خوشبختی، انگیزه و تمایل به مشارکت و لذت بردن از زندگی افزایش می دهد. این امر به ویژه در صورتی مهم است که شما با مواردی مانند سوء استفاده جسمی یا عاطفی، از دست دادن عزیزان، مشکلات مالی و از دست دادن اعتماد به نفس یا عزت نفس مواجه شده اید.
اگر افکار، سازنده واقعیت هستند و احساسات مثبت باعث تحریک مواد شیمیایی "احساس خوب" می شوند، پس اجازه دهید افکار و تصورات شما این باشد که شما توانا، شایسته، موفق، سالم، زیبا، دوست داشتنی یا هر آنچه را که می خواهید تجربه کنید، هستید. همانطور که قانون جذب می گوید، یا شما آنچه را که فکر می کنید و احساس می کنید هستید را جذب خواهید کرد و یا آنچه فکر می کنید و احساس می کنید که شایسته آن هستید. شما بیشتر از آنچه که در زندگی خود تجربه می کنید قدرت دارید و توانایی بیشتری برای کنترل وضعیت سلامت خود تنها از طریق افکار و احساسات خود دارید. پس عاقلانه فکر کنید و احساس کنید!
هروقت افکار منفی به سراغ شما آمدند آنها را متوقف کرده و سعی کنید با خودتان مهربان باشید و خودتان را دوست داشته باشید و از خودتون تعریف کنید، دعا کنید و از خدا برای داشته هایتان تشکر کنید و از او بخواهید به شما آرامش دهد با این باور قلبی که خدا همیشه با ماست و ما را دوست دارد.