
✨️تجلی احساس ✨️
احساسات؛ جز ایجاد سردرگمی ، به ما و نوع حال ما معنى دادند ...
روند زندگی را رنگی و به افکار جان بخشیدند.
احساسات پی داشتن آرامش برای درک بهتر و نتیجه کنترل آن توانایی خوب بودن و خوبی کردن در هر شرایطیست...
ادمها ؛ احساسات را برای فهم شادی و غم میدانند و انرا در چارجوب مغز محدود...
احساسات؛ بسته به افکار از درون آدمی سرچشمه گرفته و تبدیل به رفتار خواهد شد.! [چرخه]
گاه، تنها حس سرکشی ، از چارچوبها فرار و خود را چون عشق ، بدون مرز و قانون نمایان میکند ..
تجللی احساس...!✨️
آدمها:
احساسات را غیر قابل کنترل و در پی رام کردن عشق ، سردرگم و تنها میان محدودیتهای خود ساخته ، آخرین پلهای پشت سر را خراب میکنند..
✨️تجللی احساس✨️
قانون هارا باید شکست، مرزهای تفکر فرضی هستند.
خارج از محدودیت ورای قوانین و جدا از بند زمان ، در مکانی که هیچ چیز دلیل نیست؛
از میان فکر و حس ، عشق فوران خواهد شد.✨️
آدم ها ؛ تجللی احساساتشان را درگیر فرض و دلیل خود ساخته را عشق مینامند ..!
در این میان، فرض، درست، دور انداخته شد و شعله ها خاموش ♡
آدمها در هزارتوی تاریک ذهن خود، به دنبال نور گمشده میگردند اما مرزهای فرضی؛ راحتی چشمان را ترجيح...!!!
چطور یک دانه به درختی کامل و پر میوه تبدیل شد؟ حال اگر نور نباشد چه ...؟
زندگی ماهیان زیباست؛ بجای آب ، دوغ باشد چه؟
آدم ها دارای اعتقادات احتمالی، در عالمی فرضی ؛ نور پشت پنجره زندان را سراب.. ،
چراغ زندانبان را حقیقی... ،
خود را واقع بین ..
و از دانه انتظار رشد دارند...!!!
✨️تجللی احساس در حسرت جشن شکوفایی ، درحال تماشای پیروزی احتمالات تاریک :
آدم ها را نگران از درستی احتمالات دور انداخته، سردرگم نور چراغ زندانبان و بی اختیار در حال فرار از حقیقت به دنبال آرامش دید...!
و خود در پیچیدگی منظور خالق ، شعله های خود را خاموش و در دود محو شد...۵♤۵