از سکوت سرشارم
شعری شکسته و خسته
مادری آشفته و پر درد
گویی این صحرا و من خارم
نه نوشته ای بیفزایم نه
نه دگر شکفتنی در کار
یک منم یک تاریخ ویرانی
از تمام این فلان بیزارم
نه دگر سخن نمی ماند
یک هیچ یک هیچ یک هیچ
در خطوط فرضی حجم زمان
نه!هیچ جا دگر نمی مانم...
~مانا