فرض کنید درگیر بیماری سختی شدهاید؛ در این حال، شما میتوانید در ذهن خود به بهتر شدن حالتان فکر کنید یا میتوانید ترس از پیشرفت بیماری را در ذهن بپرورید. بدن شما به هر یک از این تصورات ذهنی پاسخ میدهد. این طبیعی است که اگر شما مثبت بیندیشید، وضعیت بیماری شما بهتر میشود و برعکس. حال برای اینکه یاد بگیرم چطور فشار روانی کمتری به بدن خود بیاوریم به شما پیشنهاد میکنیم کتاب وقتی بدن نه میگوید را با ما بخوانید.
کتاب وقتی بدن نه میگوید نوشته گابور ماته، ارتباط بین ذهن و بدن و نقش استرس را در بروز بسیاری از بیماریها مانند دیابت، آرتریت، سرطان، بیماری قلبی، ام اس و غیره بررسی میکند. ماته، نقش قدرتمند مغز را از طریق داستانها و مصاحبه با افرادی که از بیماریهای مزمن رنج میبرند نشان میدهد. او از تجربیات شخصی بیماران، دادههای به دست آمده از تجربی، بیوگرافی منتشر شده از افراد شناخته شده، تجربه بالینی خود به عنوان یک مراقب تسکینی و گفتگو با همکاران استفاده میکند تا نقش ذهن را بر سلامتی بدن نشان دهد. او به بررسی احساسات و شخصیت بیماران در شروع بیماریهای لاعلاج و تأثیر آن بر پیشرفت و مدیریت این بیماریها میپردازد. همچنین، کتاب وقتی بدن میگوید هزینه استرس را بر بدن انسان در دراز مدت نشان میدهد.
چه موضوعی کتاب وقتی بدن نه میگوید را خواندنیتر کرده است؟
کتاب وقتی بدن میگوید سعی میکند نقش استرس را در شروع بیماریها نشان دهد. گابور ماته، به خوانندگان کمک میکند تا نقش مهم و قدرتمند ذهن بر بدن را درک کنند. او از بیوگرافی و تجربیات منتشر شده بیماران برای نشان دادن اینکه چگونه سطوح استرس بر بدن آنها و همچنین در مدیریت بیماریهای لاعلاج آنها تأثیر میگذارد استفاده میکند.
این کتاب دارای 3 درس مهم است:
۱. استرس زمانی اتفاق میافتد که بدن شما تهدیدی را درک میکند و بر هر سیستم بدن شما تأثیر میگذارد.
بسیاری از ما به دلایل بیشماری استرس را تجربه میکنیم. همه ما سیستم پردازش اولیه یکسانی داریم؛ اما چیزی که یک عامل استرسزا را برای کسی ایجاد میکند بسیار فردی است. به عنوان مثال، از دست دادن شغل میتواند یک موقعیت بسیار استرسزا برای فردی باشد که درگیر پرداخت قسط است. اما برای فردی که مقدار زیادی پسانداز دارد، شاید این موضوع چندان مهم نباشد. با این حال، بیشتر انواع استرس نتیجه تهدیدی برای بقای ما هستند.
تاثیرات استرس در بسیاری از قسمتهای بدن احساس میشود؛ شما ممکن است از برخی از آنها آگاه نباشید. مکانهای اصلی که روی آن تأثیر میگذارد: هورمونها، سیستم ایمنی و دستگاه گوارش شما هستند. هنگامی که شما یک تهدید را درک میکنید، یک سری هورمون ترشح، هورمون استرس کورتیزول را تحریک میکند. کورتیزول تقریبا روی تمام سیستمهای بدن شما تأثیر میگذارد. ضربان قلب شما را تندتر میکند. خون را از اندامهای شما به ماهیچههای شما میبرد و درنهایت، سیستم ایمنی شما را سرکوب میکند. همه این موارد به این دلیل است تا مطمئن شوید در برابر تهدید، واکنش بهتری نشان میدهید. این یک سیستم مفید در تهدیدات واقعی و کوتاه مدت است. اما اگر به طور مزمن کورتیزول دارید، میتواند بافت را تخریب کند، به قلب آسیب برساند و فشار خون شما را افزایش دهد.
۲. هنگامی که شما غرق میشوید، بدن شما شروع به حمله به خود میکند.
سیستم ایمنی بدن ما باید در یک تعادل خاص نگه داشته شود. و اگر همه چیز خاموش باشد، به راحتی ممکن است همه چیز اشتباه شود. استرس میتواند باعث تحریک سیستم ایمنی بدن شما برای آسیب رساندن به بافتهایی شود که قرار است از آن دفاع کند. این درواقع، میتواند منجر به تشخیص بیماریهای خود ایمنی در برخی موارد شود.
چیزهای زیادی وجود دارد که میتواند باعث خودایمنی شود. اما یک چیز مشترک با بسیاری از مبتلایان به اختلالات خودایمنی این است که آنها با محدودیتها دستوپنجه نرم میکنند. آنها تمایل دارند نیازهای خود را سرکوب کنند و دیگران را در اولویت قرار دهند. استرس ناشی از این سرکوب عاطفی منجر به مشکلاتی در سیستم ایمنی بدن میشود که شروع به مبارزه برای دانستن اینکه به کدام سلول حمله کند و کدام را تنها بگذارد میگردد.
۳. میتوانید با تفکر منفی بر استرس غلبه کنید.
بعد از اینکه فهمیدید استرس چقدر مضر است، ممکن است تعجب کنید که چه کاری میتوانید در مورد آن انجام دهید. ماته به ما میآموزد که میتوانیم از طریق تفکر منفی بر استرس غلبه کنیم. زمانی که او یک مراقب تسکینی بود، نویسنده با افراد زیادی روبرو شد که نمیدانستند چرا این افراد به سرطان مبتلا شدهاند. یک نفر تعجب کرد که چرا ممکن است این اتفاق بیفتد در حالی که او همیشه انقدر مثبت بوده و درگیر افکار بدبینانه نبوده است.
حقیقت این است که همیشه مثبت بودن برای شما خیلی خوب نیست. احساسات مثبت، بهزیستی را افزایش میدهند؛ اما، مثبت بودن مداوم در واقع میتواند به یک مکانیسم مقابلهای مضر تبدیل شود. وقتی احساسات منفی خود را نادیده میگیرید، استرس را افزایش میدهد و میدانیم که این شما را مستعد ابتلا به بیماری میکند. بنابراین، اشکالی ندارد که گاهی اوقات در افکار منفی افراط کنید. لازم نیست دائما بدبین باشیم، اما خوب است که همه واقعیتها، از جمله بد را در آغوش بگیریم. این به ما کمک میکند تا به جای نادیده گرفتن آن، راهی برای رفع مشکل پیدا کنیم.
خواندن کتاب وقتی بدن نه میگوید چه مزیتی دارد؟
گاهی اوقات ما ذهن و بدن خود را به عنوان موجودات کاملا متفاوت تصور میکنیم در حالیکه در واقعیت، آنها عمیقا به هم مرتبط هستند. استرسهای ذهنی که به آنها توجه نمیشود درواقع میتوانند به عنوان یک بیماری جسمی ظاهر شوند؛ به همین دلیل است که برای دنیای پزشکی کشف این ارتباط جذاب بسیار مهم است.
کتاب وقتی بدن نه میگوید اثر گابور ماته، فرصتی را برای رسیدگی به انتقال ناخواسته استرس و اضطراب از طریق بدن و بین نسلها فراهم میکند. ماته در آخرین فصل کتاب وقتی بدن نه میگوید (هفت A از شفا) به وضوح مراحلی را نشان میدهد که میتوان برای مدیریت سطح استرس خود استفاده کرد و از نظر عاطفی توانمند شد. هفت A شفا عبارتند از: پذیرش، آگاهی، ابراز خشم، استقلال شخصی، دلبستگی یا توسعه حمایت عاطفی واقعی، ابراز وجود، و تأیید عزت نفس. این هفت مرحله به دگرگونی شخصی کمک میکند و سطح استرس را که به نوبه خود برای بدن ما مضر است، کاهش میدهد. او همچنین، رابطه روشنی بین ذهن و بدن ترسیم میکند؛ بنابراین به خوانندگان کمک میکند تا در مورد تأثیر استرس بر سلامت خود فکر کنند.
کتاب وقتی بدن نه میگوید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
سخن پایانی درباره کتاب وقتی بدن نه میگوید
کتاب وقتی بدن نه میگوید توسط انتشارات پندارتابان به چاپ رسیده است. ثریا قاضی محسنی، مترجم کتاب، با بیانی ساده و روان، محتوای این کتاب را در اختیار خواننده قرار داده است؛ خوانندهای که کنجکاو سلامت جسم و روان خود است. شما میتوانید کتاب وقتی بدن نه میگوید را از سایت جیحون تهیه کنید یا در صورتی که حوصله ورق زدن برگههای کتاب را ندارید نسخه الکترونیک آن را از پلتفرم کتابراه، طاقچه و فیدیبو خریداری کنید.