مازیاراحمدموری
مازیاراحمدموری
خواندن ۱ دقیقه·۹ ماه پیش

امروز تکفیرش می کنم ...

نوشته ای (مثلا شعر) که امروز تکفیرش می کنم ...

هجمه‌ی عجیبی‌ست

در این برکه‌ی بی آب تنهایی

کدام یک مسیر فرجام شب تنهایی‌ام ؟

کجا نشانی از نجوای آن جغد بی‌قرار شب ؟

یاد آن زمزمه‌ی روز طلوع

و چشم به راه آغوش گرم خورشید

در آن نگاه بی‌احساس آسمان

کدام یک نشان ساحل یک لحظه آرامش تیرگی این دریای بی‌انتهاست؟

کی روز رسیدن به کلبه آرامش آن جنگل تنهایی‌ام ...؟

من گذری داشتم از صدا

اما دریغ از یک جواب

تابستان 1394
خودشناسیشعرتغییرامیدافسردگی
دانش آموز فلسفه و روانشناسی/ کمی در اعماق جان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید