ویرگول
ورودثبت نام
مرتضی پاسه ور
مرتضی پاسه ور
خواندن ۳۶ دقیقه·۱ سال پیش

داستان یک غیر منطبق: طراحی زندگی

 Don’t wait until you’re in a crisis to come up with a crisis plan. [Dr. Phil]
Don’t wait until you’re in a crisis to come up with a crisis plan. [Dr. Phil]

مقدمه:
به تعویق انداختن کار موضوعی فراگیر است که بسیاری از جنبه های زندگی ما را تحت تاثیر قرار می دهد و زمان آن رسیده است که به طور جدی به آن بپردازم. در این مقاله، با ارائه راهبردهایی ارزشمند به حل معمای اهمال کاری می پردازم.
مطالعات نشان می‌دهند به تعویق انداختن کار عادتی گاه به گاه و تعلل‌کنندگان به دلیل افزایش سطح استرس ناشی از به تأخیر انداختن کارهای مهم، پیامدهای سلامت بدی را تجربه می‌کنند. علاوه بر این، پشیمانی از دست نیافتن به اهداف مورد نظر به دلیل تعلل به ویژه در زمان غم و اندوه یا از دست دادن می تواند از نظر عاطفی ناراحت کننده باشد. به تعویق انداختن کار صرفاً فقدان انگیزه نیست، بلکه اساساً یک چالش احساسی مانند ترس و شک است. شناسایی و تصدیق این احساسات می تواند به شکستن چرخه اهمال کاری کمک کند، با این وجود بازگشت به خود ابزار موثری برای مقابله و رفع موانع عاطفی است.
برخلاف تصور عموم، انتظار برای ایجاد انگیزه برای مقابله با اهمال کاری یک راه حل ضروری نیست. معطل کنندگان اغلب در دام احساس نیاز به داشتن انگیزه قبل از شروع کار می افتند. با این حال، اتخاذ یک طرز فکر حرفه ای، که در آن فرد وظایف را به عنوان مسئولیت های غیرقابل مذاکره در نظر می گیرد، می تواند در مبارزه با اهمال کاری مفید باشد. ایجاد حس هویت قوی در مورد وظایفی که می خواهیم به آنها برسیم می تواند به غلبه بر کمبود انگیزه کمک کند. به تعویق انداختن زمانی که اهدافی روشن داشته باشیم که با ارزش های ما همسو باشند، کمتر رایج است. این اهداف باید ذاتاً برای ما معنادار باشند نه اینکه صرفاً توسط پاداش های خارجی یا فشارهای اجتماعی هدایت شوند. تقویت نیت پشت اهدافمان، تعهد ما را برای دستیابی به آنها افزایش می دهد و تمایل به تعویق را کم می کند.با تنظیم برنامه‌های مبتنی بر زمان و سطح انرژی، می‌توانیم رویکردی ساختاریافته برای تکمیل وظایف و بهره‌وری پایدار ایجاد کنیم.

چگونه زندگی خود را برنامه ریزی و سازماندهی کنید:
به تعویق انداختن کارها اغلب مانع بهره وری می شود و وجود سیستم های شفاف می تواند به غلبه بر این مانع کمک کننده باشد. در مورد اهمیت راه‌اندازی یک سیستم، درک اینکه چرا تعلل می‌کنیم و روش‌های عملی برای برنامه‌ریزی روزانه و تشریفات خاموش کردن را بررسی خواهیم کرد.
یکی از دلایل اصلی اهمال کاری، عدم شفافیت در مورد وظایف و اولویت ها است. مواجهه با عدم قطعیت، تمایل به جستجوی عوامل حواس‌پرتی مانند رسانه‌های اجتماعی را تشدید می کند. برای مبارزه با اهمال کاری، اتخاذ یک رویکرد تهاجمی ضروری است.
برای شروع به سازماندهی زندگی خود، سه لیست ایجاد کنید: وظایف مربوط به کار، وظایف غیرقابل مذاکره (برای حفظ سلامت عقل) و فعالیت های اوقات فراغت. این لیست ها به شما کمک می کند تا مشخص کنید چه چیزی باید انجام شود و چه چیزی سزاوار توجه شماست. اولویت‌بندی فعالیت‌های غیرقابل مذاکره، کار و اوقات فراغت، از تغییر زمینه که می‌تواند منجر به کاهش بهره‌وری شود جلوگیری می کند. هر روز صبح چند دقیقه وقت بگذارید و تقویم خود را مرور کنید و حیاتی ترین وظایف آن روز را شناسایی کنید. این وظایف را بر اساس اهداف هفتگی خود اولویت بندی کنید و آنها را به ترتیب منطقی ترتیب دهید. از مفهوم انسداد زمان برای تخصیص بازه های زمانی خاص برای وظایف و حفظ تعادل بین کار و زندگی استفاده کنید.
برای ارزیابی اثربخشی تقویم و سیستم خود، هفته ای یک بار سیستم خود را راستی آزمایی کنید. به این فکر کنید که آیا تقویم با نیازهای فعلی شما مطابقت دارد یا خیر و تغییرات لازم را انجام دهید. در پایان روز، وظایف تکمیل شده، زمان صرف شده برای فعالیت های مختلف و هر زمینه بالقوه برای بهبود را ارزیابی کنیم. این انعکاس به شما کمک می کند تا بینش هایی را در مورد سطوح بهره وری خود به دست آورید و پایه و اساس برنامه ریزی موثر روز بعد را پی ریزی کنید.

مقاله های مرتبط:
- داستان یک غیرمنطبق: یک وعده خواب کافی در این بخش با ترکیب نکات و تکنیک‌ها از منابع مختلف، نحوه خواب و گام‌های عملی برای بهینه‌سازی سطح انرژی روزانه خودم را بررسی کردم.
- داستان یک غیرمنطبق: مینیمالیسم دیجیتال در این مقاله با بررسی نکات عملی، مینیمالیسم دیجیتال را به عنوان رویکردی برای ایجاد یک رابطه سالم با فناوری پیشنهاد می دهم.
- داستان یک غیرمنطبق: چرا باید از تماشای پورن اجتناب کنید در این مقاله، من قصد دارم بر اعتیاد به پورنوگرافی، استثمار و خشونت ذاتی این صنعت و اهمیت عدم قرار گرفتن در معرض محرک‌های قوی تأکید کنم.
- داستان یک غیرمنطبق: تبدیل شدن به دوست واقعی در این مقاله در رابطه با دوستی یکی از ضروری ترین جنبه های زندگی انسان که نقش بسزایی در سلامت روانی و رضایت از زندگی ایفا می‌کند صحبت می کنم…
- داستان یک غیر منطبق: مطالعه در این مقاله مطالعه را به عنوان وسیله‌ای برای افزایش تمرکز، متعادل تغییرات زمینه ای و پرورش درک عمیق‌تر از دنیای اطرافمان بررسی می‌کنم.

قانون ۲ دقیقه:
۱. قانون دو دقیقه ای دیوید آلن: اگر انجام یک کار دو دقیقه یا کمتر طول می کشد، به جای به تاخیر انداختن آن، فورا آن را انجام دهید. هدف این است که از انباشته شدن کارهای کوچک و ایجاد حس غرق شدن جلوگیری شود. با انجام سریع وظایف، سوگیری مغز را به سمت عملگرایی تغییر می کند.
۲. قانون دو دقیقه ای جیمز کلیر: کارهایی را که نمی خواهید انجام دهید با تقسیم کردن آنها به نسخه ای که می تواند در دو دقیقه یا کمتر انجام شود، ساده کنید. ایده این است که شروع کار را آسان و کمتر دلهره آور کنید و یک حلقه عادت مثبت ایجاد کنید. به عنوان مثال، اگر یک تکلیف خواندن طولانی دارید، فقط با خواندن یک پاراگراف شروع کنید.
هدف هر دو قانون غلبه بر اهمال کاری با تشویق به اقدام فوری برای کارهای سریع یا ساده کردن وظایف برای مدیریت پذیرتر کردن آنهاست. اجرای مداوم این قوانین می تواند منجر به بهبود بهره وری و ایجاد عادات مثبت شود.

۱. طراحی یک زندگی: اهداف
عناصر کلیدی این فرآیند چشم انداز، ژورنال، عادات و پیگیری است.
۱-۱. چشم انداز (طراحی آینده شما): اولین قدم در طراحی آگاهانه زندگی، داشتن چشم اندازی روشن از آینده مطلوب است. برای درون‌نگری وقت بگذارید و شرح مکتوب از آنچه می‌خواهند در پنج سال آینده به دست آورید، را مشخص کنید. چشم انداز به عنوان مسیری برای ضمیر ناخودآگاه عمل می کند و کمک می کند روی اهداف خود متمرکز بمانید.

  • ایجاد یک طرح: من مثل یک مرغ با سر بریده دور یک اتاق می‌دویدم و در طول روز کارهای تصادفی مانند چک کردن ایمیل، تمیز کردن اتاق و... انجام می دادم. مطالعه‌ای در دانشگاه کالیفرنیا انجام شد که نشان داد افرادی که اهداف خود را یادداشت می‌کنند ۴۲٪ بیشتر موفق به تکمیل به موقع اهدافشان می شوند. یکی از چیزهایی که برای من بسیار مهم بوده این است که این اهداف را محدود به زمان کنم، یعنی ضرب الاجل تعیین می کنم و حتی مهلت هایی به مهلت تعیین شده اضافه می کنم تا بتوانم به ضرب الاجل نهایی برسم.
  • حذف عوامل حواس پرتی: تمرکز طولانی مدت بر روی یک موضوع بهترین و کارآمدترین راه برای توانمند شدن در کار است. در دنیای امروزی بسیار آسان است که حواس خود را با فناوری (رسانه های اجتماعی اینترنتی) پرت کنم. در واقع دو نوع حواس‌پرتی وجود دارد: حواس پرتی خارجی و داخلی. حواس‌پرتی‌هایی که از دنیای بیرون به سمت شما می‌آیند (مانند تماس ها، پیام‌ها و...) و حواس پرتی هایی که از درونتان به سراغتان می آیند (مانند‌ بیش از حد فکر کردن). به یاد داشته باشید همه چیز تا زمانی که بخواهید تحت کنترل شماست.

۱-۲. ژورنال نویسی (پیگیری پیشرفت و ایده ها): ژورنال نویسی نقشی اساسی در فرآیند رسیدن به اهداف ایفا می کند. یک دفترچه جیبی برای ثبت ایده‌ها و پیش‌بینی‌های شهودی که در طول تجربیات روزانه‌ داشته باشید (صفحه ای برای یادداشت برداری تعاملی با Chat GPT). علاوه بر این، بررسی یک صفحه هفتگی برای مشاهده انعکاس پیشرفت و ارزیابی این که آیا عاداتتان با دیدگاهتان مطابقت دارد یا خیر ایجاد کنید. ژورنال نویسی یک ابزار قدرتمند برای خوداندیشی است و شما را قادر می سازد در صورت نیاز مسیر خود را باز تنظیم کنید.

۱-۳. ایجاد عادات (اقدامات روزانه برای دستیابی به هدف): تمرکز بر شکستن اهداف بزرگتر به عادات روزانه به جای هدف نهایی، کلید پیشرفت پایدار است. به عنوان مثال، به جای کاهش 15 کیلو گرم وزن، تمرکز باید بر روی عادات روزانه مانند پختن وعده های غذایی سالم و ورزش منظم باشد.

هنگامی که شروع به اقدام کردید، حرکت آغاز می شود. با شتاب گرفتن بهبود های جزیی مرکب می شوند و غیرقابل توقف خواهید بود.

۱-۴. پیگیری (ماندن در مسیر و شهود): چهارمین عنصر کلیدی ضروری در طراحی زندگی، پیگیری است. این شامل پایبندی مداوم به عادات روزانه و حفظ نظم و انضباط حتی در هنگام بروز چالش است. به تأثیرات شهودی و تکان های درونی که نشان دهنده نیاز به تغییر جهت می باشد توجه کنید. با کاوش در شهود، می توانید مطمئن شوید در مسیر درست هستید.

۲. طراحی یک زندگی: انرژی
در دنیای پرشتاب امروزی، بسیاری از افراد با مدیریت موثر زمان دست و پنجه نرم می کنند و اغلب مقصر کمبود بهره وری خود را به دلیل نداشتن ساعات کافی در طول روز می دانند. در بسیاری از موارد کلید رسیدن به اهداف نه در مدیریت زمان، بلکه در مدیریت انرژی نهفته است. در این بخش به مفهوم مدیریت انرژی و چگونگی بهبود بهره وری می پردازم.

۲-۱. مدیریت زمان (یک رویکرد گمراه کننده): اصول مدیریت زمان سنتی از ساختاردهی وظایف و برنامه‌ها با این فرض که همه ۲۴ ساعت یکسان در روز دارند حمایت می‌کند. این رویکرد شرایط و مسئولیت های منحصر به فردی را که هر فرد با آن روبرو است نادیده می گیرد، در حالی که افراد موفقی اغلب کارهایی را که قابل تکرار هستند را برون سپاری می کنند.

۲-۲. ممیزی انرژی: برخلاف مدیریت زمان، مدیریت انرژی تشخیص می دهد که سطوح انرژی در طول روز در نوسان است. مدیریت انرژی شامل شناسایی دوره های اوج عملکرد زمانی است که تمرکز و بهره وری در بالاترین حد خود هستند. با درک زمان‌های بهینه انرژی، افراد می‌توانند حیاتی‌ترین وظایف خود را با این دوره‌ها هماهنگ کنند تا کارایی را به حداکثر برسانند.

مراحل ممیزی انرژی: با درک اینکه چه چیزی انرژی می‌دهد و چه چیزی را کاهش می‌دهد، افراد می‌توانند تصمیمات آگاهانه‌ای در مورد چگونگی ساختار روز خود و اولویت‌بندی کارها به طور موثر بگیرند. سطوح انرژی در طول روز، هفته و حتی سال در نوسان است، تصدیق فصلی بودن زندگی می تواند به بهینه سازی عملکرد کمک کند.
۱. شناسایی: اولین گام در ممیزی انرژی، شناسایی فعالیت هایی است که انرژی می آورند و آن هایی که آن را تخلیه می کنند. شناخت الگوها و محرک ها به شما اجازه می دهد تا تنظیمات را انجام دهید و بهره وری خود را بهینه کنید.
۲. درک کنید: درک نوسانات انرژی و فصلی در زندگی برای مدیریت موثر بهره وری حیاتی است. پذیرش اینکه سطح انرژی ثابت نیست و می تواند متفاوت باشد، به جلوگیری از انتقاد از خود و ناامیدی در دوره های کم انرژی کمک می کند. وظایف مختلف ممکن است سطوح انرژی متفاوتی را طلب کند و بر این اساس اولویت بندی کنید.
۳. انتخاب کنید: داشتن کنترل بر انتخاب ها به افراد نیرو می دهد و انگیزه می دهد تا سخت تر کار کنند و متمرکز بمانند. با شناخت این موضوع که مرکز کنترل در درون خودتان قرار دارد، می توانید مسئولیت اعمال و نتایج خود را بر عهده بگیرید. اولویت بندی وظایف بر اساس آنچه که انرژی می دهد و با اهداف شخصی همسو می شود برای بهره وری پایدار بسیار مهم است.
۴. دوباره پر کنید: مرحله نهایی در فرآیند ممیزی انرژی شامل پر کردن سطوح انرژی از طریق مراقبت از خود است. فعالیت هایی مانند ورزش، مدیتیشن یا پیاده روی به حفظ اوج انرژی و به حداقل رساندن دره های انرژی کمک می کند. انتخاب چند فعالیت مراقبت از خود و انجام مداوم آنها می تواند به مزایای عمیقی منجر شود.

۲-۳. اولویت بندی وظایف (بر اساس نیازهای انرژی): به جای دسته بندی وظایف بر اساس اهمیت، مدیریت انرژی افراد را ترغیب می کند تا نیازهای انرژی هر کار را ارزیابی، بهره وری را بهینه و از فرسودگی شغلی جلوگیری کنند. وظایف پر انرژی، مانند کار خلاق، حل مسئله و تمرکز شدید، باید در دوره های اوج عملکرد انجام شود.

۲-۴. استراحت (افزایش بهره وری): استراحت برای خلاقیت، بهره وری و رفاه ضروری است. استراحت های منظم، اولویت دادن به مراقبت از خود و درگیر شدن در فعالیت هایی که انرژی را دوباره پر می کنند اجزای حیاتی سبک زندگی پایدار و سازنده هستند.

۲-۵. انعطاف پذیری در کارها: پذیرفتن این که گاهی شرایط پیش بینی نشده و برنامه ها را مختل می شوند امری بدیه است. افراد باید نسبت به خودشان دلسوز باشند. انعطاف پذیری در فهرست کارها به شما امکان می دهد با شرایط در حال تغییر بدون احساس گناه یا انتقاد از خود سازگار شوید. با سازگاری، افراد می توانند تعادل کار و زندگی سالم را حفظ کنند و بهره وری را در دراز مدت حفظ کنند.

با درک تفاوت بین مدیریت زمان و مدیریت انرژی، انجام ممیزی انرژی و اجرای انتخاب‌های استراتژیک، افراد می‌توانند به اوج عملکرد دست یابند و به یک وضعیت جریان در زندگی روزمره خود برسند.

۳. طراحی یک زندگی: زمان
مدیریت زمان در دنیای پرشتاب امروزی که زمان ارزشمندترین منبع تجدیدناپذیر ماست، مهارتی حیاتی است. سیستم تقویم Trident بینش‌هایی در مورد برنامه‌ریزی سالانه، برنامه‌ریزی هفتگی ایده‌آل و مدیریت کار روزانه موثر ارائه می‌دهد. سیستم تقویم Trident که پس از سال ها آزمایش و اصلاح توسعه یافته است، می تواند به افراد کمک کند تا تعادل، بهره وری و رضایت را در زندگی خود به دست آورند.
مدیریت زمان مهارتی است که می تواند زندگی شخصی و حرفه ای ما را تحت تاثیر قرار دهد. با محدود شدن و غیرقابل تعویض بودن زمان، مدیریت زمان موثر برای به حداکثر رساندن بهره وری و دستیابی به اهداف ضروری می شود. سیستم تقویم Trident این حقیقت اساسی را تشخیص می دهد و هدف آن ارائه یک رویکرد جامع برای مدیریت کارآمد زمان است.

۳-۱. برنامه ریزی سالانه با تقویم Trident: اولین جنبه از سیستم تقویم Tridentشامل برنامه ریزی سالانه است. این سیستم با تجسم کل سال در یک نما، یک چشم انداز منحصر به فرد را معرفی می کند که اغلب در سیستم های تقویم معمولی مانند Google Calendar نادیده گرفته می شود. با استفاده از تکنیک Bullet Journaling، زمان خود را در 366 بلوک ردیابی و بینش بی‌سابقه‌ای از سال پیش رو به دست می آورد.

با رنگ‌بندی ماه‌ها و آخر هفته‌ها، تقویم Trident به افراد این امکان را می‌دهد تا وضوح را به دست آورند و تصمیمات استراتژیک در مورد تخصیص زمان بگیرند. این نمای سطح کلان به برنامه ریزی تعهدات بلند مدت، سفرهای گروهی، تعطیلات و سایر رویدادهای مهم کمک می کند.

۳-۲. برنامه ریزی هفتگی ایده آل: سیستم تقویم Trident اثربخشی خود را به برنامه ریزی هفتگی ایده آل گسترش می دهد. بر اساس برنامه سالانه، این بخش شامل ایجاد "ظروف زمان" برای تطبیق فعالیت های مختلف بر اساس ترجیحات شخصی و محدودیت های شغلی است. هدف این است که زمان را به صورت عمدی و کارآمد تخصیص دهیم و از 168 ساعتی که در یک هفته برای همه در دسترس است حداکثر استفاده را ببریم.

هفته های ایده آل خود را با در نظر گرفتن عواملی مانند سطح انرژی، تعهدات کاری و اولویت های شخصی سفارشی کنید. این برنامه بر انعطاف‌پذیری و سازگاری در هفته ایده‌آل اجازه می‌دهد تنظیمات را بدون قربانی کردن برنامه کلی انجام دهید.

۳-۳. مدیریت کارآمد روزانه: عنصر نهایی سیستم تقویم Trident حول مدیریت وظایف روزانه می چرخد. این شامل همسویی فعالیت های روزانه با هفته ایده آل از پیش تعیین شده، تضمین جریان هماهنگ وظایف و اولویت ها است. این سیستم یک رویکرد سه حوزه ای را شامل می شود: کار، سلامت، و روابط.

برای دستیابی موثر به ماموریت‌های روزانه، با همپوشانی وظایف با رویدادها اطمینان حاصل می شود اهداف مهم به طور مداوم برآورده می شوند.

۳-۴. صرفه جویی در زمان:
در این بخش چهار عادت عملی را که هر روز برای صرفه جویی در وقت و افزایش بهره وری از آنها استفاده می کنم را به اشتراک می گذارم. این عادات بینش‌ ارزشمندی برای دستیابی به یک زندگی متعادل و کامل ارائه می‌دهند.

یادداشت افکار: شامل ثبت فوری هر فکر یا کاری که به ذهن می رسد در یک سیستم متمرکز است. این تمرین از حواس پرتی جلوگیری می کند، فضای ذهنی را آزاد می کند و تضمین می کند که هیچ چیز مهمی فراموش نمی شود.
تقویم رنگی: با تکنیک تقویم رنگی روز را برنامه ریزی کنید و فعالیت های خود را کد رنگی کنید. برای هر کار بلوک‌های زمانی مشخصی تعیین کنید تا شکاف‌های موجود در برنامه خود را از بین ببرید و از حواس‌پرتی‌های ناخواسته مانند استفاده بیش از حد از رسانه‌های اجتماعی جلوگیری کنید.
قانون پنج دقیقه:‌ قانون پنج دقیقه دو جزء دارد:
اول: اگر برای شروع یک کار مشکل دارید، متعهد شوید که فقط پنج دقیقه روی آن کار کنید. اغلب، شروع کردن سخت ترین بخش است، و زمانی که شروع کردید، احتمالاً ادامه خواهید داد.
دوم: از آن فاصله های زمانی کوتاه بین فعالیت ها برای انجام وظایف کوچکتر یا پیشرفت در پروژه های در حال انجام استفاده کنید. پذیرش قانون پنج دقیقه می تواند روزانه به میزان قابل توجهی در زمان صرفه جویی کند.
جلسات کاری مانند رفتن به سینما: جلسات کاری را با ذهنیتی متمرکز و غوطه‌ورانه نزدیک کنید، شبیه به نحوه آماده شدن فرد برای تماشای فیلم در سینما. با حذف عوامل حواس‌پرتی و ایجاد یک محیط کاری مساعد، افراد می‌توانند وارد حالت جریان شوند که در آن بهره‌وری و تمرکز بالا می‌رود. این شامل خاموش کردن اعلان‌ها، تهیه منابع لازم برای به حداقل رساندن اختلالات است. نتیجه افزایش بهره وری و رویکرد درگیرتر به وظایف است.
دسته بندی وظایف برای افزایش کارایی: دسته بندی وظایف یک تکنیک ساده و در عین حال قدرتمند برای صرفه جویی در زمان است. به جای جابجایی بین وظایف نامرتبط، گروه بندی و انجام فعالیت های تغییر زمینه را به حداقل می رساند، تمرکز را بهبود می بخشد و در نهایت باعث صرفه جویی در زمان و انرژی ذهنی می شود.
اجتناب از کارهای غیر ضروری با برون سپاری و فناوری: قبل از وارد شدن به یک کار، در نظر بگیرید که آیا شخص دیگری می تواند آن را به طور موثرتری انجام دهد یا اینکه آیا ابزار یا منابع خاصی می تواند فرآیند را ساده کند. واگذاری وظایف نه تنها زمان را آزاد می کند، بلکه به دیگران نیز اجازه می دهد تا تخصص خود را به اشتراک بگذارند که منجر به افزایش کارایی می شود و زمان حل مسئله را کاهش می دهد.
استراتژیک چند وظیفگی: رویکرد استراتژیک چندوظیفگی انجام چند کار ترکیبی از استفاده همزمان از مغز و بدن است. به عنوان مثال، گوش دادن به کتاب‌های صوتی یا پادکست در حین انجام فعالیت‌های فیزیکی مانند پیاده‌روی یا ورزش به افراد این امکان را می‌دهد تا از زمان استراحت برای پیشرفت شخصی استفاده کنند. به طور مشابه، ترکیب حرکات فیزیکی در حین کار روی میز، مانند کشش، سلامت فیزیکی را بدون به خطر انداختن تمرکز افزایش می دهد.
خارج از دسترس بودن: تلفن‌ها می‌توانند حواس‌پرتی بزرگی داشته باشند و منجر به اتلاف وقت شوند. با تنظیم تلفن خود در حالت فوکوس که اعلان‌های غیرضروری را در ساعات کاری مسدود می‌کند، از استراتژی Do NOT Disturb استقبال کنید و از هرزگردی در رسانه‌های اجتماعی اجتناب کنید.
ساعت زنگ دار به جای موبایل: استفاده از یک ساعت زنگ دار فیزیکی به جای تلفن برای تماس های بیدارباش می تواند به میزان قابل توجهی بر بهره وری روزانه شما تأثیر بگذارد. با اجتناب از وسوسه چک کردن تلفن خود در اول صبح، حواس‌پرتی‌های احتمالی را کنار می‌گذارید و لحن عمدی‌تری برای روز تعیین می‌کنید.
عدم تماشای تلویزیون: در نهایت، عادت به حداقل رساندن یا حذف تماشای تلویزیون را بپذیرید، مگر اینکه به یک تجربه اجتماعی تبدیل شود. تخصیص زمان تلویزیون فقط زمانی که با دوستان یا خانواده هستید به شما کمک می کند تمرکزتان را به فعالیت های رضایت بخش تر، مانند ورزش، پروژه های شخصی یا گذراندن وقت در خارج از منزل هدایت کنید.

۴. طراحی یک زندگی: انگیزه
با اتخاذ طرز فکر رشد و پرورش انگیزه ای تزلزل ناپذیر به موفقیت در برنامه ریزی دست می یابیم.
۴-۱. ذهنیت رشد: تبدیل از ذهنیت ثابت به ذهنیت رشد نقش اساسی در موفقیت فرد دارد. اولین قدم در سازماندهی اهداف شامل روی کاغذ آوردن ایده هاست.
۴-۲. عزم در مقابل انگیزه: تمایز بین انگیزه و عمل یک بینش مهم است. در حالی که انگیزه می تواند زودگذر و غیرقابل اعتماد باشد، عزم پایدار دستیابی به اهداف را باور پذیر می کند. برنامه ریزی و سازماندهی وظایف را در یک جدول زمانی قابل مدیریت سه ماهه بدون اینکه طاقت فرسا شود، امکان پیشرفت قابل توجهی را فراهم می کند.
۴-۳. عادات قوی: ایجاد عادات قوی یکی دیگر از جنبه های مهم موفقیت است. ایجاد عادات امکان پیگیری مداوم اهداف را بدون اتکای مداوم به انگیزه فراهم می کند.
۴-۴. کار عمیق: مفهوم کار عمیق، به جای تمرکز روی تعداد ساعات مطالعه، بر اهمیت عمق مطالعه و سطح تمرکز به دست آمده تأکید می کند. غوطه ور شدن کامل در مطالب منجر به یادگیری پربارتر می شود.
۴-۵. تعادل: دستیابی به تعالی تحصیلی/کاری نباید به بهای رفاه جسمی و روانی تمام شود. حفظ سبک زندگی سالم و اولویت دادن به سلامت موفقیت را در بلند مدت تضمین می کند. با درک محدودیت های شخصی و جستجوی بازخورد صادقانه، افراد می توانند تصمیمات بهتری در مورد محل سرمایه گذاری زمان و انرژی خود بگیرند.
۴-۶. تصدیق چالش ها: ضروری است که چالش‌های ناشی از فداکاری را بپذیریم. فرسودگی شغلی/تحصیلی یک خطر واقعی است و نیاز به تعادل دارد. یادگیری از لحظات سختی و پذیرش فراز و نشیب های این فرآیند باعث رشد و تاب آوری شخصی می شود.

۵. طراحی یک زندگی: بهره وری بی نهایت:
در این بخش ما به بررسی هدف و محرک پشت بهره‌وری، نقش تنظیم دوپامین، اهمیت یک روال منظم، تأثیر محیط و استفاده از نرم‌افزار و فناوری‌ها در یک سبک زندگی پرمشغله برای افزایش بهره‌وری خواهیم پرداخت. اگرچه داشتن هدف به افراد این امکان را می دهد که در هنگام رویارویی با چالش ها و موانع به سؤال «چرا این کار را انجام میدهم؟» پاسخ دهند، اما از عوامل موثر دیگری نیز می توان نام برد:
۵-۱. دوپامین: دوپامین، انتقال دهنده عصبی مرتبط با لذت و پاداش، نقش مهمی در رفتار رانندگی ایفا می کند. قرار گرفتن دائمی در معرض محرک‌هایی که دوپامین را آزاد می‌کنند (رسانه‌های اجتماعی و بازی‌های ویدیویی) منجر به کاهش انگیزه و بهره‌وری در هنگام درگیر شدن در کارهای کمتر تحریک‌کننده می شود. رام کردن سطح دوپامین و رهایی از اعتیادهای ناسالم می تواند تمرکز را افزایش دهد و بهره وری را افزایش دهد.
۵-۲. حیات: یکی از جنبه‌های مهم بهره‌وری، حفظ یک سبک زندگی سالم است. سه رکن سلامت جسمانی خواب، غذا و ورزش هستند.
۵-۳. محیط: ایجاد محیط مساعد می تواند تاثیر زیادی بر بهره وری داشته باشد. به حداقل رساندن حواس پرتی و احاطه کردن خود با عناصر الهام بخش می تواند تمرکز و خلاقیت را افزایش دهد. علاوه بر این، حفظ یک دایره اجتماعی مثبت و حمایتی می تواند انگیزه را تقویت کند و به سمت دستیابی به اهداف سوق دهد.
۵-۴. نرم افزارها و فناوری ها: استفاده از نرم افزارها و فناوری ها می تواند بهره وری و مدیریت کار را ساده کند. به عنوان مثال، Obsidian یک برنامه بهره وری همه کاره است که به کاربران اجازه می دهد تا جنبه های مختلف زندگی شخصی و حرفه ای خود را سازماندهی و مدیریت کنند. با استفاده از ابزارهای نرم‌افزاری برای متمرکز کردن اطلاعات و خودکارسازی کارهای تکراری، افراد می‌توانند زمان و انرژی را بهینه کنند.

مغز دوم: رام کردن اطلاعات با فرماندهی از خارج:
مغز دوم یک سیستم یادداشت برداری دیجیتالی است که هدف آن مدیریت اضافه بار اطلاعات و افزایش خلاقیت است. ایده کلیدی سیستم مغز دوم این است، با رویکردی ساختار یافته اطلاعات را جمع آوری، سازماندهی، تقطیر، و بیان ایده ها و اطلاعات را دسترسی پذیر کنیم. با پیاده‌سازی این سیستم، افراد می‌توانند جریان‌های آشفته اطلاعات را به منبعی ارزشمند تبدیل کنند و بهره‌وری و خلاقیت را در جنبه‌های مختلف زندگی خود بهبود بخشند.
چگونه یک مغز دوم بهره وری و خلاقیت را افزایش می دهد: ساختن و حفظ مغز دوم می تواند با جمع‌آوری و سازمان‌دهی مؤثر ایده‌ها دسترسی داشته باشند بدون اینکه احساس کنند تحت تأثیر اطلاعات قرار می‌گیرند. همچنین مغز دوم کار روی چندین پروژه را به طور همزمان تشویق و اجازه قلیان و پختگی به ایده ها می دهد. این رویکرد توسعه تدریجی پروژه ها را تقویت می کند و فشار را برای تکمیل آنها در یک جلسه کاهش می دهد.
چرا باید مغز دوم داشته باشید؟ مشکل اصلی ما، انباشتگی اطلاعات ناشی از هجوم مداوم داده ها از کتاب ها، پادکست ها، ویدئوها، مقالات و تجربیات شخصی است. اکثر مردم با بی توجهی به یادداشت کردن ایده ها یا افکار، با این فرض که بعداً آنها را به خاطر خواهند آورد، در مبارزه با این موضوع شکست می خورند. هدف دوم مغز حل این مشکل با ارائه یک سیستم قابل اعتماد برای گرفتن و ذخیره بینش های ارزشمند است.

۱. خلاقیت قرضی: خلاقیت فقط ایجاد ایده های بدیع نیست، بلکه شامل ترکیب ایده های موجود و افزودن حس شخصی نیز است. ساختن یک مغز دوم شما را قادر می سازد تا تمام ذرات الهام را از منابع مختلف جمع آوری و سازماندهی کنید و ترکیب ایده ها و کشف ارتباطات منحصر به فرد را آسان تر می کند.
۲. عادت گرفتن: مغز ما در تولید ایده‌ها بهتر از ذخیره آن‌ها است. این عادت را در خود پرورش دهید که هر ایده طنین انداز را فوراً به تصویر بکشید، صرف نظر از اینکه کجا هستید یا چه کاری انجام می دهید. از ابزارهایی مانند یادداشت‌های صوتی، برجسته‌سازی در کتاب‌های الکترونیکی و نوت‌بوک‌های ضدآب استفاده کنید تا مطمئن شوید که هیچ ایده‌ای از بین نمی‌رود.
۳. بازیافت ایده: ایده ها اقلام یکبار مصرف نیستند. آنها را می توان بازیافت و در طول زمان تغییر کاربری داد. با پیگیری تمام خلاقیت ها و ایده های خود در مغز دوم خود، می توانید به راحتی از آنها برای پروژه های آینده استفاده مجدد و تطبیق دهید. این به طور قابل توجهی فرآیند خلاقیت را ساده می کند.
۴. پروژه های بیش از دسته ها: از دام دسته بندی یادداشت ها بدون هدف مشخص اجتناب کنید. در عوض، ایده های گرفته شده را با پروژه های در حال انجام خاص مرتبط کنید. با انجام این کار، اطلاعات به طور مستقیم کاربردی تر و مرتبط تر می شوند و از گم شدن آن در پوشه های درهم و برهم جلوگیری می کنند.
۵. سوختگی آهسته: به جای تمرکز صرفا بر روی "بالابرهای سنگین" از مفهوم "سوختگی آهسته" استقبال کنید. سوختگی آهسته شامل کار مداوم بر روی چندین پروژه در مراحل کوچکتر در طول زمان است. با افزودن پیوسته ایده‌ها و بینش‌ها به مغز دوم خود، مخزن ارزشمندی از اطلاعات می‌سازید که تکمیل پروژه‌ها را با کارایی بیشتری تسهیل می‌کند. با تکیه بر فراوانی محتوای ذخیره شده در مغز دوم خود از ترس شروع از صفر دوری کنید.
۶. با فراوانی شروع کنید: داشتن مغز دوم به خوبی سازماندهی شده، اطلاعات و الهامات از پیش موجود فراوانی را فراهم می کند. این مخزن دانش به شما این قدرت را می دهد که بدون دست و پنجه نرم کردن با کمبود ایده، خلق کنید. هر پروژه را با منابع فراوانی که در اختیار دارید شروع کنید.
۷. بسته های میانی: درک کنید که خلاقیت های پیچیده از بسته های کوچکتر و میانی اطلاعات تشکیل شده اند. این بسته‌ها را می‌توان در پروژه‌های مختلف مورد استفاده مجدد قرار داد و ترکیب کرد و جمع‌آوری و تولید محتوای جدید را آسان‌تر کرد.
۸. شما فقط می دانید چه چیزی می سازید:درگیر شدن فعالانه با اطلاعات، جمع آوری آن ها در مغز دوم، درک خود را از مطالب عمیق تر می کنید. خلاصه کردن، بازنویسی و سازماندهی مجدد اطلاعات منجر به حفظ و درک بهتر می شود. این تمرین توانایی شما را برای به کارگیری و ایجاد خلاقانه دانش موجود افزایش می دهد.
۹. کار را برای آینده خود آسانتر کنید: محدودیت های حافظه خود را بشناسید و اطلاعات را برای آینده خود در دسترس قرار دهید. یادداشت‌ها و ابرداده‌هایی با ساختار خوب ایجاد کنید که امکان بازیابی و استفاده آسان از ایده‌ها را در صورت نیاز فراهم می‌کند.
۱۰. ایده های خود را متحرک نگه دارید: در حالی که حفظ یک سیستم یادداشت برداری کارآمد مهم است، هدف نهایی تولید خروجی خلاقانه است. در تکمیل سیستم گم نشوید. بر ایجاد محتوای معنادار و ارزشمند تمرکز کنید.

ساختن مغز دوم:
این سیستم حول ایده استفاده از ابزارها و تکنیک های دیجیتال برای ایجاد یک پایگاه داده جامع از دانش و ایده ها می چرخد. در ادامه به بررسی روند پیاده سازی این سیستم، ابزارها و استراتژی های مربوطه می پردازم:
بهبود حافظه با یادداشت برداری دیجیتال: سفر به سمت اتخاذ سیستم ساختن مغز دوم اغلب با میل به بهبود حافظه آغاز می شود. این سیستم به جای تکیه بر روش سنتی تلاش برای به خاطر سپردن همه چیز، برون سپاری وظیفه حافظه را به ماشین های هوشمند، مانند برنامه های یادداشت دیجیتال، پیشنهاد می کند. با استفاده از یک برنامه یادداشت دیجیتالی برای یادداشت برداری طولانی مدت، استراتژیک و عمدی، افراد می توانند گنجینه ای از دانش بسازند که در آینده در دسترس و مفید باقی بماند.
ساختار PARA: اجزای مرکزی سیستم مغز دوم ساختار پوشه بندی PARA است. PARA مخفف Projects, Areas, Resources and Archives است.

پروژه ها: در این بخش، چیزهایی را که فعالانه روی آنها کار می کنید، مانند کارهای در حال انجام، تکالیف جاری یا پروژه های شخصی ذخیره می کنید. پوشه ها یا بخش های جداگانه ای را در دسته پروژه ها برای پروژه های مختلف ایجاد کنید تا آنها را سازماندهی کرده و به راحتی در دسترس قرار دهید. برای پیگیری پیشرفت، این بخش را مرتباً مرور و به روز کنید.
مناطق: این بخش به حوزه های مسئولیت در زندگی شما، مانند حوزه های خاص کاری، علایق شخصی یا دسته بندی وظایف اختصاص دارد. وظایف یا مسئولیت های مرتبط را در بخش مناطق با هم گروه بندی کنید. برای تسهیل ناوبری و بازیابی اطلاعات، برچسب ها یا نام های واضحی را به هر منطقه اختصاص دهید.
منابع: منابع برای ذخیره اطلاعات ارزشمند، ایده ها، یادداشت های کتاب، الهامات، و هر چیزی که ممکن است برای مرجع در آینده مفید باشد استفاده می شود. برای دسته بندی انواع مختلف اطلاعات، مانند یادداشت های کتاب، مقاله ها و منابع الهام بخش، زیرپوشه ها یا برچسب ها را در بخش منابع ایجاد کنید. از قابلیت جستجو برای یافتن سریع منابع خاص استفاده کنید.
آرشیو: بخش آرشیو برای ذخیره مواردی است که دیگر در دسته‌های فعال مورد نیاز نیستند، اما ممکن است برای مراجعات بعدی مفید باشند. به طور منظم بخش های فعال خود را مرور کنید و مواردی را که دیگر مرتبط یا مورد نیاز نیستند به بخش آرشیو منتقل کنید. اقلام را به روشی ساختاریافته بایگانی کنید تا در صورت لزوم بازیابی آسان تر شود.

چند نکته:
- ثبات: به طور مداوم به سیستم PARA پایبند باشید تا مغز دوم را به خوبی سازماندهی کنید.
- بلد کردن: از تکنیک خلاصه سازی پیش رونده (پررنگ کردن قسمت های مهم به صورت پررنگ و خط کشی زیر نقاط مهم) برای افزایش حفظ حافظه و بازیابی سریع اطلاعات ضروری استفاده کنید.
- ضبط کنید: ابزارهای ضبط مانند برنامه های Readwise و Read Later را برای ذخیره و سازماندهی موثر محتوا از منابع دیجیتال و فیزیکی ترکیب کنید.
- ابزارهایی که دوست دارید: نباید مجبور باشید به ابزارهای جدید بروید مگر در موارد ضروری. به ابزارهایی که با نیازهای شما مطابقت دارند و از آنها لذت می برید بچسبید.
- تعمیر و نگهداری: به طور منظم یادداشت های خود را تمیز و سازماندهی کنید تا از شلوغی جلوگیری کنید و کارایی سیستم را حفظ کنید.
به یاد داشته باشید، کلید یک سیستم PARA موفق این است که آن را مطابق با نیازها و کار خود سفارشی کنید. به طور منظم اثربخشی آن را ارزیابی کنید و تنظیمات لازم را برای بهینه سازی بهره وری و سازمان خود انجام دهید.

جمع بندی:
اهداف خود را تعیین کنید: تعیین اهداف روشن سنگ بنای بهره وری است. با تعریف اهداف بلند مدت، میان مدت و کوتاه مدت، افراد جهت و هدف را به دست می آورند. سخنران تاکید می کند که اهداف باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشند تا با تغییرات سازگار شوند، اما ایجاد آنها برای استفاده موثر از زمان بسیار مهم است. با تعیین اهداف واضح و دست یافتنی برای خود شروع کنید. جاه طلبی های خود را درک کنید و از آنها برای ایجاد اهدافی که با آرزوهای شما همسو هستند استفاده کنید. وقتی به هدفی رسیدید، حتی با پذیرایی های کوچک یا دوره های استراحت کوتاه، به خودتان پاداش دهید. تجلیل از دستاوردها می تواند انگیزه و انگیزه را افزایش دهد.
شکستن اهداف: شکستن اهداف به مراحل قابل اجرا، پیشرفت را تسهیل می کند. با شناسایی ورودی های هفتگی مورد نیاز برای دستیابی به اهداف، افراد می توانند تلاش های خود را ساده کرده و پیشرفت خود را دنبال کنند.
مدیریت زمان: مدیریت زمان به معنای کنترل زمان نیست، بلکه مدیریت افکار و نگرش ما نسبت به آن است. افکار منفی و ادراک مشغول بودن می تواند مانع بهره وری شود. با پرورش ذهنیت کنترل، آرامش و تمرکز، می‌توانیم کارایی را افزایش دهیم و در زمان کمتری کارهای بیشتری انجام دهیم. دفترچه زمانی مانند دفتر کل مالی داشته باشید تا نحوه تخصیص 24 ساعت روزانه خود را پیگیری کنید. این مجله به ما کمک می‌کند الگوها را شناسایی کنیم، فعالیت‌های اتلاف وقت را حذف کنیم و روال کارآمدتری ایجاد کنیم. فعالیت های روزانه خود را با اهداف بلند مدت خود هماهنگ کنید. به طور منظم ارزیابی کنید که چگونه اقدامات شما به اهداف شما کمک می کند و فعالیت های اتلاف وقت را که از آرزوهای شما پشتیبانی نمی کنند حذف کنید.
اولویت بندی: به جای تمرکز بر فوریت، اولویت بندی وظایف برای تصمیم گیری کارآمد، تشخیص بین وظایف فوری و مهم ضروری است. اولویت‌بندی وظایف بر اساس تأثیر آنها به ما این امکان را می‌دهد که ابتدا با مسئولیت‌های حیاتی مقابله کنیم و بهره‌وری کلی را افزایش دهیم. در طول زمان تمرکز، تمام عوامل حواس پرتی را از بین ببرید و خود را در کارهای ضروری غرق کنید. اعلان‌ها را خاموش کنید، گوشی را در حالت بی‌صدا قرار دهید و محیطی مناسب برای کار عمیق ایجاد کنید. این رویکرد متمرکز به طور قابل توجهی بهره وری را افزایش می دهد و خروجی هایی با کیفیت بالا را به همراه دارد. برای استفاده بهینه از زمان، وظایف خود را به چهار دسته دسته بندی کنید: مهم و فوری، مهم اما نه فوری، فوری اما نه مهم، نه مهم و نه فوری. برای جلوگیری از عقب افتادن از برنامه، ابتدا روی کارهای مهم و فوری تمرکز کنید.
ایجاد بلوک های زمانی: اهمیت تخصیص زمان اختصاص داده شده به وظایف خاص را نمی توان نادیده گرفت. با برنامه‌ریزی بلوک‌های زمانی برای فعالیت‌های ضروری، افراد اهداف خود را اولویت‌بندی می‌کنند و بهره‌وری را به حداکثر می‌رسانند. سخنران تأکید می‌کند که بلوک‌های زمانی باید هم وظایف «باید انجام بدهند» و هم «خواهان انجام دادن» را برآورده کنند و احساس استقلال و رضایت را ایجاد کنند. اساس مدیریت زمان موثر در درک این موضوع نهفته است که ما بر زمان خود کنترل کامل داریم. این درک به ما قدرت می‌دهد تا وظایف را اولویت‌بندی کنیم و زمان را به آنچه واقعاً مهم است اختصاص دهیم، و ما را نسبت به انتخاب‌ها و اعمالمان مسئول‌تر می‌کند. با الهام از رویکرد ایلان ماسک، مسدود کردن زمان شامل زمان‌بندی وظایف و فعالیت‌های خاص در چارچوب‌های زمانی تعیین‌شده در تقویم است. اولویت‌بندی برجسته‌سازی روزانه در یک بلوک زمانی تضمین می‌کند که کارهای ضروری بدون تحت فشار قرار گرفتن سایر عوامل حواس‌پرتی تکمیل می‌شوند.
برنامه ریزی روزانه: تعیین اهداف برای هر روز در صبح، زمینه را برای بهره وری تعیین می کند. افراد با شناسایی مهم ترین کار («برجسته روزانه») و وقت گذاشتن برای آن، پیشرفت مداوم و احساس موفقیت را تضمین می کنند. با برجسته کردن یک کار کلیدی برای تمرکز روی هر روز، از احساس غرق شدن جلوگیری می کنیم و اطمینان حاصل می کنیم که اهداف اساسی توجهی را که شایسته آن است دریافت می کنند، که منجر به احساس موفقیت می شود. ایجاد و حفظ لیست کارهایی که باید انجام دهید می تواند بهره وری را تا حد زیادی افزایش دهد. چه به صورت دیجیتالی و چه فیزیکی، فهرست کارهایی که باید انجام دهید کمک می کند تا درهم و برهمی ذهنی را از بین ببرد، از انجام کارهای مهم جلوگیری می کند، و حس رضایت بخشی از پیشرفت را در حین بررسی موارد ارائه می دهد.

برنامه ریزی وعده های غذایی می تواند مقدار قابل توجهی در زمان صرفه جویی کند. چند ساعت در هفته را به پخت و پز یا تهیه غذا از قبل اختصاص دهید. حتی تصمیم گیری در مورد انتخاب های غذایی خود از قبل می تواند فرآیند تصمیم گیری را ساده کرده و در زمان شما در طول روز صرفه جویی کند.

قانون پارکینسون: درک قانون پارکینسون به ما اجازه می دهد تا از محدودیت های زمانی به نفع خود استفاده کنیم. کار تمایل دارد تا متناسب با زمان اختصاص داده شده به آن گسترش یابد، بنابراین تعیین ضرب الاجل های مصنوعی می تواند با تمرکز تلاش های ما در چارچوب های زمانی خاص، بهره وری را افزایش دهد.

تخصیص زمان محافظت شده، عاری از تعهدات یا وقفه های خارجی، می تواند به افزایش تمرکز و تفکر خلاق منجر شود. داشتن وقت شخصی اختصاص داده شده به کارهای مهم یا آرامش می تواند به طور قابل توجهی بهره وری و رفاه ذهنی را افزایش دهد. با ایجاد تغییرات شدید در روال خود از تحت فشار قرار دادن خود اجتناب کنید. در عوض، تنظیمات کوچکی مانند کمی زودتر بیدار شدن یا کاهش زمان صرف شده برای فعالیت‌های غیرمولد انجام دهید. این تغییرات افزایشی می تواند تأثیر تجمعی قابل توجهی بر بهره وری شما داشته باشد. برای هر کار ضرب الاجل تعیین کنید تا سازماندهی شده و در مسیر خود بمانید. از یک تقویم یا یک سازمان‌دهنده کار برای مشخص کردن ضرب‌الاجل‌های خود استفاده کنید، که به شما کمک می‌کند زمان خود را بهتر مدیریت کنید و از عجله‌های لحظه آخری جلوگیری کنید.

شروع کنید: غلبه بر اهمال کاری برای بهره وری حیاتی است. سخنران تصدیق می کند که حتی با دانش عمیق خود از بهره وری، گاهی اوقات نیز با آن دست و پنجه نرم می کند. او استفاده از «روش رفع انسداد» را برای شناسایی و رفع موانع احساسی که مانع پیشرفت می‌شوند، پیشنهاد می‌کند.
متمرکز بمانید: حفظ تمرکز در حین کار یک عامل کلیدی در بهره وری است. محدود کردن حواس‌پرتی و تمرین تکنیک‌های عمیق کار می‌تواند کارایی را به میزان قابل توجهی افزایش داده و زمان تلف شده را کاهش دهد. با افزایش فرصت‌ها و تقاضاها، اتخاذ یک طرز فکر «جهنم بله یا نه» بسیار مهم می‌شود. این اصل تأکید می‌کند که اگر یک کار یا تعهد شور و شوق واقعی را برانگیخت، بهتر است آن را رد یا تفویض کنیم تا تمرکز خود را بر آنچه واقعاً با اهداف و علایق ما مطابقت دارد حفظ کنیم. حواس پرتی و اهمال کاری می تواند مانع بهره وری شود. یک فضای کاری بدون حواس پرتی راه اندازی کنید و از ابزارهایی برای جلوگیری از دسترسی به رسانه های اجتماعی در ساعات کاری استفاده کنید. این به شما کمک می کند تمرکز خود را حفظ کرده و وظایف را به طور موثرتری انجام دهید.
احساس رضایت: پیوند دادن احساسات مثبت به کار، بهره وری را افزایش می دهد. کشف فعالیت هایی که باعث ایجاد احساسات مثبت در حین کار می شود، مانند استفاده از موسیقی یا جلسات کار مشترک، می تواند سطح انرژی و خلاقیت را افزایش دهد. واگذاری وظایفی که کمتر از ارزش، می‌تواند زمان را برای فعالیت‌های حیاتی‌تر آزاد کند. حتی اگر استخدام امکان پذیر نباشد، برون سپاری برخی وظایف به فریلنسرها یا استفاده از ابزارهای مفیدی مانند برنامه های زمان بندی می تواند عملیات روزانه را ساده کند. در نهایت، تشخیص اینکه ما قدرت انتخاب سطح رضایت خود را داریم، می تواند بر طرز فکر و شادی کلی ما تأثیر مثبت بگذارد. جشن گرفتن دستاوردها، بزرگ یا کوچک، حس رضایت را تقویت می کند و به ما انگیزه می دهد تا در مسیر اهداف مدیریت زمان خود باقی بمانیم. بهره وری کلید به حداکثر رساندن زمان است. وظایف را چه در جنبه های شخصی و چه در جنبه های حرفه ای زندگی به دیگران محول کنید. این به شما این امکان را می‌دهد که روی مسئولیت‌های حیاتی تمرکز کنید و در عین حال به دیگران اعتماد کنید تا مسئولیت‌های کمتر مهم را مدیریت کنند.
شارژ مجدد: استراحت و شارژ مجدد انرژی برای بهره وری پایدار ضروری است. مجری توصیه می‌کند درباره فعالیت‌هایی که واقعاً انرژی را شارژ می‌کنند، فکر کنید، مانند یادگیری چیزهای جدید یا شرکت در فعالیت‌های بدنی، و وقت گذاشتن برای آنها.

استراحت های کوتاهی را در حین کار اختصاص دهید تا به مغزتان زمان استراحت و شارژ مجدد بدهید. قبل از رفتن به رختخواب، با درگیر شدن در فعالیت های آرامش بخش مانند مطالعه یا مدیتیشن آرام شوید. این باعث می شود خوابی آرام تر و شاداب تر داشته باشید. به یاد داشته باشید که بین کار و اوقات فراغت تعادل برقرار کنید. لذت بردن از فعالیت ها و تفریح می تواند بهزیستی کلی را بهبود بخشد و در درازمدت شما را بازده و شادتر کند.

الهام بگیرید: با برقراری ارتباط با افراد یا محتوایی که به شما الهام می بخشد، الهام و انگیزه خود را حفظ کنید. اطراف خود را با تأثیرات مثبت احاطه کنید و ذهنیت مثبت خود را حفظ کنید تا با انگیزه و پرانرژی بمانید. بازخورد دوره ای به افراد امکان می دهد پیشرفت را ارزیابی کرده و اهداف خود را مجددا تنظیم کنند. مجری مرورهای منظم روزانه، هفتگی و سه ماهه را توصیه می کند تا در مسیر باقی بمانید و اهداف را در صورت نیاز تنظیم کنید.
(نه) بگویید: با یادگیری «نه» گفتن به وظایف یا مسئولیت‌های اضافی زمانی که بشقاب شما پر شده است، از متعهد شدن بیش از حد وظایف اجتناب کنید. تعهدات موجود خود را اولویت بندی کنید و از انجام بیش از حد توان خودداری کنید.
در جزئیات گم نشوید: در حالی که تلاش برای کمال تحسین برانگیز است، ضروری است که در جزئیات جزئی غرق نشویم. به جای دستیابی به کمال مطلق، روی انجام کارها به طور مؤثر تمرکز کنید، زیرا این امر می تواند منجر به اتلاف وقت و افزایش ناامیدی شود. با تمرکز روی یک کار در یک زمان، از احساس غرق شدن خودداری کنید. تفکر بیش از حد یا نگرانی در مورد وظایف متعدد می تواند مانع بهره وری شود و منجر به کاهش عملکرد شود.

نتیجه گیری:
مولد ماندن مستلزم ترکیبی از هدف، نظم و انضباط و مدیریت کارآمد منابع است. در دنیای پر سرعت امروز، تسلط بر مدیریت زمان برای دستیابی به تعادل بین کار و زندگی و رضایت شخصی بسیار مهم است. با پیروی از این دستور العمل، می توانند بهره وری خود را به سطح جدیدی ارتقا دهند. این بینش‌ از مجموعه وسیعی از کتاب‌های بهره‌وری ترکیب و اجرای این استراتژی‌ها می‌تواند منجر به زندگی هدفمندتر و رضایت‌بخش‌تر در هر دو حوزه شخصی و حرفه‌ای شود.

بهره وریمغز دوماهمال کاریپیشرفت شخصیمدیریت زمان
!A glitchy robot with reinforcement learning
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید