چیزی که این روزا بیشتر باهاش سروکار دارم همین فکره مبارکه همین بیش از اندازه فکر کردنه
فکر کردنه خوبه مفیده اما نه زیاد از حدش
چون اون موقع فقط دودش تو چشم خودت میره و بس
اصلا وسواس فکری بدجوری میره رو مخت
همه جا باهاته و تو اصلا ممکنه روحتم خبر نداشته باشه که همچین چیزی هم هست .
اصلا تو همچین چیزی رو تو وجودت داری
حالا شاید ندونی وسواس فکری چیان بذار یه کم بگم
وسواس فکری یعنی دیدن اون ریز جزییاتی که دیگران نه میبینن نه اصلا تلاش می کنن که ببینن
من حس می کنم آدم هایی که وسواس فکری دارن درست مثل دوربینی عمل می کنن که تمام لک ،جوش هرچیزی که حتی ناپیدا باشه هم واضح نشون میدن
خوب درسته که صورت آدمم میتونه پراز لک های خیلی ریزی باشه ولی بزرگ جلوه دادنش و توجه کردن تا اون حد فقط خودتو خسته می کنه
یه چهارتا لک چیزی رو عوض نمی کنه تورو زشت نمی کنه پس نیازی نداری که انقدر اونا رو ببینی
وسواس فکری میتونه حتی به جاهایی برسه که تو نتونی کاری از اختیار خودت بکنی چون ترس اینو داری که نکنی گند بزنی .
اما مگه هست آدمی که اشتباه نکنه ؟خطا نکنه ؟اصلا همین اشتباهان که آدمو بزرگ می کنن
وسواس فکری میاد جزییات ریزی که واقعا تو زندگی هیچ اهمیتی ندارن بزرگ می کنه
زندگی رو قرار نیست انقدر زومش کنی
درسته زندگی با جزییاتش قشنگه اما نه هرجزییاتی
جزییاتی قشنگن که اول از همه باعث جریان زندگی بشن