نیما حقیقت‌جو
نیما حقیقت‌جو
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

کپی‌رایتینگ یا همان اسم‌فامیل بازی خودمان

این‌روزها واژۀ کپی‌رایتینگ بیشتر از هر زمان دیگری به گوشمان می‌رسد؛ به‌طوریکه اگر در سایت‌های کاریابی آگهی‌های استخدامی مربوط به حوزه تولید محتوا و بازاریابی محتوایی را دیده باشید، با درخواست‌های زیادی از مجموعه‌های کوچک و بزرگ بسیاری روبه‌رو می‌شوید که صریحا نیاز خود را به یک کپی‌رایتر کاربلد و حرفه‌ای، عنوان کرده‌اند.

به باور من کپی‌رایتینگ ارتباط تنگاتنگی با اسم‌فامیل بازی، یکی از بازی‌های دورهمی خانوادگی و قدیمی جامعۀ ما دارد؛ اما اینکه چطور به چنین نتیجۀ نسبتا جالبی رسیدم و مهم‌تر از همه اینکه چرا، چطور و چگونه می‌توانیم به کپی‌رایتر زبردستی تبدیل شویم، موضوعاتی هستند که براساس تجربیاتی که در طول فعالیت 1000 روزه‌ام در این حوزه کسب کرده‌ام، به آن‌ها می‌پردازم.

پس بدون فوت وقت بریم ببینیم تبلیغ‌نویسی دست کیه! (برگرفته از جمله معروف "بریم ببینیم دنیا دست کیه!". طبیعتا دست ما که نبوده و نیست. :) )

دوستای صمیمی، بازی‌های قدیمی

خیلی وقت پیش، بیش از 2 دهه گذشته منظورم است (یا خدا! چقدر زود گذشت)، یکی از سرگرمی‌های هم‌سن‌وسال‌های من این بود که دور یکدیگر جمع شویم و حلقۀ دایره‌ای شکل را تشکیل دهیم و نفری یک کاغذ و قلم نیز در مقابل خود قرار دهیم. یک نفر به عنوان گاد (در حال حاضر به شخصی که وظیفۀ خطیر گرداننده بازی را برعهده می‌گیرد، گفته می‌شود) حرفی را کاملا تصادفی (شاید هم از روی قصد و غرض) انتخاب می‌کرد و دیگران من جمله خودش، باید لغت‌هایی را که با آن واژه شروع می‌شد، در دسته‌های مختلف و در بازه زمانی 1 الی 2 دقیقه یادداشت می‌کردند (من هم با شما موافقم که سرگرمی خیلی حوصله‌سربر و سرکاری‌ای بود).

این یک بازی بود که آن روزها به اسم - فامیل شهرت داشت (نمی‌دانم شاید امروزه نام آن تغییر کرده باشد!) و هدف اصلی آن به‌جزء برد و باخت، تنها یک چیز بود؛ توجه به اشیاء، میوه‌ها، ابزار و وسایل، اسامی و خلاصه هر آن چیزی که نامی قراردادی را با خود به یدک می‌کشد. ناگفته نماند، تمرکز و تقویت حافظه از دیگر مواردی بودند که به‌طور ناخوداگاه ذهن بازی‌ کنندگان را پرورش می‌دادند و حتی در مواقعی موجب پیشرفت درس‌های حفظی می‌شد (جلل‌الخالق!).

شاید برایتان جالب باشد: توهم محتوایی

در آن زمان و حتی سال‌های بعد، به‌شخصه تصورش را هم نمی‌کردم که روزی فرا برسد که برخورداری از دایرۀ واژگان بیشتر در ذهن، به یک موضوع مهم تبدیل شود؛ آن‌قدر مهم که باعث ایجاد تغییرات میلیونی در حقوق دریافتی‌تان شود ( کاملا درست متوجه شدید. اون بچه زرنگ‌هایی که کلمات زیادی از بر می‌کردند و همیشه تو اسم‌فامیل بازی برنده می‌شدند، الان هم کیف دنیا را می‌کنند.).

چرا، چطور و چگونه کپی‌رایتر قهاری شویم؟

خب چرایی موضوع که کاملا برهمگی محرض است؛ چون کپی‌رایتینگ یکی از مشاغل تنوع‌پذیر و نسبتا پردرآمد (البته زمانی که در این حوزه حرفه‌ای شوید) به‌حساب می‌آید. مهمتر از چرایی ماجرا، اما پاسخ به سوال‌های «چطور» و «چگونه» است. آیا راه و روش مشخص و ملموسی وجود دارد که با تکیه بر آن بتوان در مسیر تبلیغ‌نویسی به یک انسان همه‌فن‌حریفی تبدیل شد؟

بله. نه‌تنها راه‌حلی وجود دارد، بلکه راه‌حل‌هایی هستند که به‌کارگیری ‌آن‌ها در زندگی روزمره منجر به افزایش توانمندی‌های شما در زمینۀ کپی‌رایتینگ می‌شود. یک‌بار دیگر روی عبارت زندگی روزمره پافشاری می‌کنم؛ چرا که تاثیرگذاری روش‌هایی که در ادامه به معرفی آن‌ها می‌پردازم تنها زمانی نمایان می‌شود که به بخش جداناپذیری از زندگی روزانۀ شما تبدیل شوند. باهم نگاهی به تعدادی از این موارد می‌اندازیم که در هرکدام تجربۀ شخصی‌ام نیز دخیل بوده است.

«ب» مثل «بازی با کلمات»

خواندن یکی از مهم‌ترین فعالیت‌هایی است که مردم در کشورهای پیشرفته انجام می‌دهند و دیده‌ها و شنیده‌ها حاکی از آن است که کتاب‌خوانی و مشخصا «مطالعه» به امر روتینی در این جوامع تبدیل شده است؛ اما مطالعه برای کسانی که در حوزۀ تولید محتوا و تبلیغ‌نویسی فعالیت می‌کنند، بیش از اندازه مهم و حتی می‌توان گفت حیاتی است!

چرا که خواندن کتاب، مقاله، بریده‌ای از روزنامه یا مجله و هر محتوای متنی دیگری، باعث می‌شود تا ناخودآگاه به دایرۀ لغات حافظه‌تان افزوده شود؛ بنابراین زمانی که صفحۀ سفید نرم‌افزار «ورد» مقابلتان قرار می‌گیرد و با یک دست سعی دارید تا واژه‌های سنگین و قلبمه‌سلمبه را از «قدح اندیشه» خارج کنید، مناسب‌ترین و جذاب‌ترین آن‌ها زیر انگشتانتان قرار می‌گیرند.

واقعیت این است که به عقیدۀ منِ کم‌تجربه، کپی‌رایتینگ هنر بازی با کلمات است. پس بی‌راه نیست که آن دسته از اشخاصی که در دوران کودکی، مهارت بالایی در اسم‌فامیل بازی از خود نشان می‌دادند، امروز، در عصر بازاریابی دیجیتال، از کلمات و جملات جالب توجهی برای جلب مخاطبان هدف یک محصول یا خدمت استفاده کنند. با تمام این اوصاف پیشنهاد می‌کنم اسم‌فامیل بازی را مجددا در جمع‌ها و دورهمی‌های دوستانه‌تان باب کنید (البته درصورتیکه علاقه‌مند به فعالیت در پوزیشن شغلی کپی‌رایتر هستید).

«آ» مثل «آش شله قلمکار»

به‌عنوان یک تبلیغ‌نویس شما یک وظیفۀ مهم را به‌دوش می‌کشید؛ ایجاد انگیزه در مخاطب جهت بازدید از سایت، خرید یک محصول یا استفاده از خدمتی منحصربه‌فرد. بنابراین در این مسیر که به نقشۀ سفر مشتری معروف است، شما باید تمام قابلیت‌های جادویی خود را به‌کار بگیرید تا مخاطب نهایتا روی «درخواست رمز پویا»» کلیک کند و فرآیند خرید را تمام کند.

شاید برایتان جالب باشد: اعترافات یک محتواجو

صحبت از جادو و جمبل شد. جادوی شما در نوشتن یک مطلب تبلیغاتی، به قدرت تخیل و خلاقیتتان وابسته است. شما باید این توانایی را داشته باشید تا یک آش شله قلمکاری بار بگذارید که هرکس مقداری از آن را چشید، با تمام وجود شیفتۀ آن شود. برای پختن چنین آشی باید پرندۀ خیال (در اینجا لازم می‌دانم که بگویم: پرندۀ خیال من ققنوس است) خود را رها سازید تا از مرزهای شناخته شده عبور کند و برآسمان سرزمین‌های کشف‌نشده گشت‌وگذار کند.

به بیان ساده‌تر، سعی کنید تمام تجربه‌های خود را با یکدیگر ادغام کنید تا یک تجربه فوق‌العاده دلچسب خلق کنید. منظورم از تجربه‌ها، تمام متن‌ها و تیترها و کتاب‌ها و مقاله‌هایی که خوانده‌اید، فیلم‌ها و سریال‌ها و انیمیشین‌هایی که تماشا کرده‌اید، موسیقی‌های پاپ و راک و کلاسیک و سنتی‌ای که گوش داده‌اید و کلا تمام لحظاتی که به‌معنای واقعی کلمه زندگی کرده‌اید، است؛ کافی است کمی جسارت به‌خرج بدهید و تمامی این لحظات ثبت شده در خاطرتان را با هم ترکیب کنید و مانند خمیر بازی به شکل و شمایل جذابی درآورید.

«ت» مثل «تمرین روزانه‌نویسی»

نزدیک به یک سال پیش در دوره‌ای تحت عنوان بازاریابی محتوایی شرکت می‌کردم. یکی از تمرین‌‌هایی که استادمان برای تمامی شرکت‌کنندگان در آن دوره درنظر گرفته بود، تمرین روزانه‌نویسی بود. به‌یاد دارم که استادمان تاکید بسیار زیادی روی انجام این تمرین داشت و همواره می‌گفت: «اگه قرار باشه یه چیز از این کلاس با خودتون ببرین، اون باید روزانه‌نویسی باشه!».

شاید برایتان جالب باشد: 4 مزیت شرکت در دوره آموزش تولید محتوا و سئو

حالا مدت زمان زیادی از آن زمان می‌گذرد و روزی نیست که خود را ملزم به نوشتن اتفاقات روزانه در دفتر مخصوصم نکنم. روزانه‌نویسی فواید بسیار زیادی دارد و کمک قابل توجهی به افزایش توانمندی‌های شما هنگام خلق یک کپی یا شعار تبلیغاتی می‌کند. در ادامه به تعدادی از برداشت‌ها و تجربه‌های شخصی‌ام از ثبت اتفاقات و خاطرات روزانه، اشاره کرده‌ام:

  • رهاسازی ذهن از هر چیزی که آن را درگیر خود کرده است
  • توجه بیشتر به جزئیات در طول روز برای نوشتن متنی متفاوت
  • آزادانه نوشتن بدون ترس از دیده شدن و مورد قضاوت قرار گرفتن
  • مرتکب اشتباه شدن در ساختار جملات و عدم رعایت اصول درست‌نویسی که باعث می‌شود جای دیگری (در ملاء مخاطبان) چنین خبط و خطاهایی نکنیم

«ح» مثل «حرف آخر»

فرقی نمی‌کند بالا بروید یا پایین بیایید، ابتدا و انتهای مسیر کپی‌رایتر حرفه‌ای شدن، به‌نظر من در یک چیز خلاصه می‌شود؛ هنر بازی با کلمات.

بنابراین اگر از کودکی به اسم‌فامیل بازی علاقۀ ویژه‌ای داشته‌اید، از دایرۀ لغات نسبتا بالایی برخوردار هستید و البته، تلاش می‌کنید تا تفکر و نگاه متفاوتی نسبت به مسائل گوناگون برخلاف سایر اطرافیانتان داشته باشید، می‌توانید قدم در مسیر جذاب تبلیغ‌نویسی بگذارید.

در پایان خوشحال می‌شوم از تجربه‌های خودتان برای قهار شدن در مسیر کپی‌رایتینگ، برای من و دیگران بنویسید.

تولید محتوابازاریابی محتواییکپی‌رایتینگبازاریابی دیجیتال
یک خالق محتوا. ارتباط با من: https://zil.ink/nimahaghighatjoo
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید