مردِ چیچِکا·۳ سال پیشخسته از عمری زمستانم بهارم میشوی؟بالاخره که تو باید یه روز بیای و بهم بفهمونی که الکی شلوغ میکردم که این زندگی اونقدرا هم سر جنگ نداره. بیای و بگی چرا گور بابای بقیه ...
مردِ چیچِکا·۳ سال پیشهزاران واژهی نگفته، هزاران عکس نگرفته.بهتره این نوشتهها رو توی دلم نگه دارم شاید روزی به واقعیت تبدیل شد. تو رو دوست دارم به شکل هزاران واژهی نگفته به هزاران عکس نگرفته.
مردِ چیچِکا·۳ سال پیشدلخوشیهای کوچکی که ندارم.دوست دارم در روزمرگی باهم غرق بشیم. دلم دلخوشیهای کوچیک میخواد. دل خوشیهای که این روزها ندارم.
مردِ چیچِکا·۵ سال پیشهیهات از این خیال محالت که در سر است.آمدیم بیرون تا پیش ماشین دستتو حلقه کردی دور دستم! کاش ماشین اینقدر دور بود که کلی راه میرفتیم، کاش خیابون تموم نمیشد.
مردِ چیچِکا·۵ سال پیشتو دلم باشه خیالم راحته. هر جا میرم هست دیگه.دیگه نمیشه دیدش، اخه دانی که چیست دولت؟ دیدار یار دیدن، ولی ندیدن بهتر از نبودنش. سیگار داری؟
مردِ چیچِکا·۵ سال پیشاولین سیگار، چطور به سیگار رسیدم.اولین سیگاری که کشیدم دقیقا هجده سالگی بود، پیش دانشگاهی تموم کرده بودم و برای کاردانی برق میخوندم، رشتهای که هیچ علاقهای بهش نداشتم.