چگونه به سرعت با هرکسی صمیمی شوید ؟
تکنیک Rapport چیست ؟ (NLP) - روان پنهان
آیا تابحال شده است بدون اینکه دلیلش را بدانید، در اولین ملاقات یا حتی اولین تماس تلفنی چند دقیقه ای، حس خوبی نسبت به فرد مقابلتان داشته باشید ؟
یکی از مهمترین قدرتهایی که باید در زندگی کسب کنید، قدرت تاثیر گذاری بالا در اولین برخورد با دیگران، و خصوصا افراد غریبه است. ممکن است یک قرار مصاحبه کاری یا حتی یک قرار عشقی مهم داشته باشید، به هرحال تاثیر گذاری موثر ، در اولین رویارویی بسیار مهم است.
در این راستا، در علم Neuro Linguistic Programming مبحث بسیار مهمی به نام Building Rapport وجود دارد. این لغت به معنای سازگاری و توافق است و بعنوان مثال، اگر بخواهیم با مثالی آنرا برای شما روشن کنیم :
تصور کنید در یک کشور خارجی زبان هستید و زبان آن کشور را بلد نیستید. هیچ همزبانی ندارید اما دقیقا در لحظه اوج نا امیدی، به یکباره فردی را می یابید که دقیقا همزبان شماست و ملیت تان نیز باهم یکی است. همچنین نقاط اشتراک زیادی دارید و علایق یکسانی در کار و لباس و حتی غذا و آهنگهای مورد علاقه تان دارید. حس شما نسبت به این فرد چگونه خواهد بود ؟ در آن لحظه چه حسی را تجربه میکنید؟ به این وضعیت Rapport گفته میشود.
آب، با آب مخلوط میشود و روغن نیز با روغن. اما ترکیب آب با روغن قابل امتزاج نیست و Rapport نیز دقیقا اشاره به همین موضوع دارد. با این مقدمه قصد داریم به شما آموزش دهیم که زین پس، چگونه میتوانید نسبت به اطرافیانتان، در یک تماس تلفنی یا ملاقات حضوری، صمیمیت خارق العاده بوجود آورید و روابطتان را گسترش دهید. فراموش نکنید در مسیر پیشرفت، مردم و دوستانتان، مهمترین منبع شما هستند.
آيا ميدانيد اگر بتوانيد فيزيولوژي فرد مقابلتان را تماما Mirror (تقلید یا آینه) كنيد، ميتوانيد دقيقا Emotional State آن فرد، فكرهايي را كه تجربه ميكند و نگرش او نسبت به دنيا را تجربه كنيد ؟ تحقيقات و آزمايشها نشان ميدهند پس از تقلید كردن صد درصد، افراد حتي تصاويري كه در ذهن خود دارند نيز يكسان ميشود و ميتوانند تا مقدار زيادي، اطلاعات را منتقل نمايند. بعنوان مثال شما خواهيد توانست تصويري را كه فرد مربوطه در ذهن خود ميبيند را مشاهده كنيد.
اگر شما بتوانيد همه جزييات يك فرد را تقلید كنيد ميدانيد چه اتفاقي ميفتد ؟ شخص مقابل در ضمير ناخودآگاه خود احساس ميكند كه نيمه گمشده خود را يافته است. يك آمريكايي نسبت به يك انگليسي حس بهتري دارد يا نسبت به يك ايراني ؟وقتي مردم مشابه يكديگر هستند، تمايل بيشتري به يكديگر دارند.
وقتي صحبت از Mirror كردن به سخن مي آيد ، منظور اين است كه شما مواردي مانند نكات زير از فرد مقابل را Mirror نماييد :
1. زبان بدن يا Body Language ، حالت ايستادن، سرعت حركت دست و غيره، حالات چهره Facial Expression ها، ريتم تنفس
2. تن صدا، لحن، تكه كلامها، سرعت حرف زدن، زير و بم بودن يا همان فركانس صوت، سكوت، وقفه ها
اما بصورت دقیق تر ، تکنیک آینه کردن یا Mirroring در NLP چیست ؟
با مقدمه ای که گفته شد میخواهیم به معرفی روشهای Match And Mirroring بپردازیم. یکی از روشهای ایجاد Rapport در سطح ناخودآگاه(درواقع بدون اینکه فرد مقابل متوجه شود، به شما حس خوبی پیدا خواهد کرد)،این است که او را تقلید یا قرینه کنید. این عملیات میتواند در یک تماس تلفنی، یا حتی قرار حضوری، یا حتی حین چت کردن، رخ دهد.
کلمه Mathcing : یعنی دقیقا همه کارهای او را تکرار کنید.
کلمه Mirroring : یعنی کارهای فرد را قرینه کنید. گویی که شما آینه هستید و فرد مربوطه در مقابله شماست.
از یک تماس تلفنی شروع کنیم. چند لحظه فکر کنید. در یک تماس تلفنی چه چیزهایی را میتوانید تقلید کنید ؟ چند نمونه از این موارد عبارتند از :
1. تن صدا
2. لحن
3. سرعت حرف زدن
4. تکه کلامها و کلمات کلیدی
5. وققه ها و سکوتها
حال فرض کنید با شخصی در حال چت کردن هستید.چه چیزهایی را میتوانید Mirror کنید ؟ چند مورد را نام میبریم :
1. سرعت ارسال پیغامها
2. فاصله زمانی بین پیغامها
3. سبک و شیوه نوشتن
4. طول هر پیغام
5. تکه کلامهای متنی مورد استفاده .مثلا درج سه نقطه.
اما وارد بخش حرفه ای تر شویم. فرض کنید یک ملاقات حضوری دارید و در یک جمع، شما میخواهید با فرد مشخصی، رابطه صمیمی برقرار کنید. بدون اینکه خود آن فرد یا اطرافیان او، متوجه شوند.
اینبار در ملاقات حضوری، ابزارهای بیشتری دارید :
1. شما علاوه بر موارد بالا ، میتوانید زبان بدن و Body Language فرد مذکور را تقلید کنید !
2. ریتم تنفس و سرعت تنفس فرد مذکور را تقلید کنید.
3. حالت چهره فرد مذکور را تقلید کنید.
4. میتوانید Facial Expressions فرد مقابل یا حالت چهره فرد را تقلید کنید .
در اجرای نکات فوق تذکرات مهمی وجود دارد :
در اجرای تکنیک های مذکور به نکات زیر توجه نمایید :
1. اگر درحال تکرار زبان بدن فرد هستید، دقت کنید که لو نروید. درواقع همه مهارت شما در اجرای Mirroring باید این باشد که عملیات در سطح ناخودآگاه انجام شود. در غیر اینصورت اگر فرد مذکور متوجه شود که درحال تکرار Body Language او هستید، همه چیز خراب شده است .
2. بنیانگذاران علم NLP با بررسی افرادی که باهم صمیمی هستند، متوجه شدند که آنها بصورت ناخودآگاه هماهنگ و Synchronize شده، و یکدیگر را Mirror میکنند. با توجه به همین نکته، بر آن شدند که اینبار، بصورت عمدی از Mirroring استفاده کرده، تا صمیمیت را بوجود آورند.
3. برای اینکه عملیات Mirror کردن مخفی بماند، میتوانید بین تقلید حرکات، یک وقفه زمانی چند ثانیه ای(بعنوان مثال 3 ثانیه) داشته باشید. و یا اینکه، در لحظاتی که قصد دارید حرکات فرد مقابل را تکرار کنید(مثلا فرد مربوطه به جلو و بسمت شما خم شده است)، با پرسیدن یک سوال،میتوانید بخش Conscious یا همان خود آگاه ذهن فرد مقابل را مشغول نگاه دارید تا به تحلیل Mirroring شما مشغول نشود و عملیات شما در سطح ناخودآگاه، و در زیر رادار ، باعث به وجود آمدن صمیمیت شود .
4. از Mirroring میتوانید برای کنترل دیگران استفاده کنید. (امیدواریم اهداف مثبتی داشته باشید !). بعد از اینکه چند دقیقه تک تک حرکات فرد را آینه کردید، میتوانید با انجام کاری توسط خودتان، این مورد را مشاهده کنید که فرد مقابل نیز آنرا تکرار کند. مثال زیبای این مساله این است که :
به کرات دیده ایم که وقتی دونفر فوق العاده صمیمی هستند و در Rapport به سر میبرند، به محض اینکه یک نفر از دیگری تعریف و تمجید میکند، نفر دیگر نیز شروع به تعریف و تمجید از او میکند. چون دو فرد در Rapport به سر برده و درحال Mirror کردن یکدیگر (حتی در سطح زبانی) هستند. اگر عمیقا قدرت این تکنیک را یاد گرفته اید، امیدوارم از این نکته با مسئولیت خود و درست استفاده نمایید.
5. پس از چند دقیقه Mirror کردن یک فرد، برای تست اینکه آیا کار خود را درست انجام داده اید یا خیر، حرکتی را انجام دهید ! مثلا صورت خود را بخارانید. اگر فرد مقابل نیز این حرکت را انجام داد، تبریک میگوییم! شما باهم Synchronized و همگام هستید. حال بعنوان مثال اگر شروع به خوابیدن کنید یا حالت خواب آلودگی به شما دست دهد، فرد مقابل نیز همین حس را خواهد داشت. بنظر میرسد کم کم متوجه میشوید که چرا بعضا وقتی یک نفر حس خواب آلودگی میکند و خمیازه میکشد، اطرافیان نیز شروع به خمیازه کشیدن میکنند.
6. هیپنوتیست های معروفی همچون Milton Erickson ، حتی ریتم تنفسشان را با بیمار خود یکی میکردند. حتی وقتی که میدیدند بعنوان مثال، فرد، پای خود را با سرعت خاصی جلو و عقب میبرد، با همان سرعت با دست، به روی میز زده و ریتم مذکور را تقلید میکردند.